خلاصة:
با ظهور فناوریهای نوین و تغییرات شگرف در سبکوسیاق زندگی و تحول در الگوهای زیستی انسان معاصر،برخی مفاهیم اساسی در حوزه علوم اجتماعی نیز دستخوش تغییر شدهاند. دانش واژه(امنیت)یکی از این مفاهیم پایه و کلیدی است که متأثر از دگرگونی در نوع مناسبات اجتماعی بشر،همواره نیاز به بازتعریف دارد.پیدایش بازیگران جدید بین المللی،جهانی شدن،تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات و مبادلات الکترونیک در زندگی روزمره انسانها،کمرنگ شدن مرزهای جغرافیایی و...،از جمله متغیرهایی هستند که به ایجاد پیوندهای امنیتی گسترده و شبکهای میان ملتها انجامیدهاند.مقاله حاضر بر آن است تا ضمن کنکاشی پیرامون عوامل تأثیرگذار بر مؤلفه امنیت،به بازشناسی گفتمان امنیتی عصر حاضر پرداخته و ضمن لحاظ نمودن پارامترهای مختلف،ضرورت تجدید ساختارهای امنیتی-رفاهی حکومتها و نیز چگونگی تغییر کارویژههای امنیتی دولتها به عنوان متولیان ایجاد امنیت در عرصههای مختلف را بررسی نماید.
ملخص الجهاز:
درخصوص مقولۀ امنيت اجتماعي نيز ميتوان تعريف عدم وجود و يا احساس عدم وجود هرگونه تهديد يا تنش ناشي از تعاملات مختلف ميان اعضاي يک اجتماع انساني که محدود به عرصه داخلي يک واحد سياسي است را ارائه داد به نحوي که هر شهروند بتواند با آرامش خاطر به ايفاي مسئوليت اجتماعي خويش پرداخته و از قبل اين آرامش از نعمت حيات ، نهايت بهره وري و حظ مطلوب را ببرد.
به بيان ساده تر در حاليکه تلقي حکومتي از امنيت - که اين مفهوم را معادل سرکوبي مخالفان به نفع دستگاه حاکمه ميداند - در حال حاضر، در بسياري از کشورهاي کم توسعه جهان به چشم ميخورد، در فرهنگ هلني (يونان سده پنجم و چهارم پيش از ميلاد) از واژه پوليس يا جامعه سياسي کشور به عنوان مأمن و پناهگاهي براي اعضاي دولت - شهرها (عالم ، ١٣٧٩: ٢٤-٢٣) ياد شده است که کاملا برداشتي مدرن درخصوص امنيت از آن مستفاد ميشود.
تعقيب راهبرد دوم از سوي طراحان استراتژي امنيت ملي آمريکا خود نشانگر اين واقعيت است که دولتمردان ايالات متحده به خوبي دريافته اند که در صورتي که تعامل و دسترسي انسان هاي کره خاکي به يکديگر در سايه تحولات شگرف ارتباطي دنياي امروز رو به تسهيل و تعالي گذارد (که قطعا چنين نيز شده است )، اما شکاف اقتصادي، فرهنگي و رفاهي - اجتماعي ملت هاي شمال با جنوب کماکان به قوت خويش باقي باشد، ميتواند تهديدات و آسيب هاي جديتر و بزرگ تري را در آينده فراروي امنيت دنياي غرب گذارد، لذا بايستي به منظور کاهش آسيب ها دست به اقدامات اساسي (5) زد و مشکلات را به صورت ريشه اي حل نمود.