ملخص الجهاز:
"اگر چنین فرضی را بپذیریم، معضل دیگری مطرح میشود و آن اینکه منابع مورد استفاده نویسنده متعلق به چه سالهایی بوده است؟به عباراتی از کتاب در این باره نگاهی بیاندازیم: «مردم جمهوریهای میانه شوروی سابق از مغولستان گرفته تا ترکمنستان از سی سال قبل به این طرف(؟)در مسیر تازهای گام بر میدارند»(ص 46)، یا: «تکنیک جدید و سازمان حکومتی خاص(؟)به کمک این مردم متفرق رسیده است(؟)و انواع معیشت تازهای(!)در زندگی آنها پدیدار شده است»(همانجا)، و یا: «کوششهای فراوانی در زمینه مهار کردن رودها و ایجاد مراکز مولد برق و صنعتی کردن مناطق فوق به عمل آمده به حدی که چهره زمین و زندگی مردم بکلی دگرگون شده است....
در اینجا حتما اگر فراموش کنیم از نویسنده محترم بپرسیم با فرض پذیرش این نظرات،چرا و براساس چه نیروها و عوامل تاریخی -سیاسی و اجتماعی-اقتصادی چنین شده است،باز این پرسش را داریم که نویسندگان توجیهگر اعمال سیاستمداران کشورهای غربی که لا اقل در تاریخ معاصر بشری به تفاوت زمانی در پی دستیابیبه منابع و ذخائر و کسب زور و سلطه در آسیا دست به خونریزیها و مردمکشیها آلودهاند،چگونه در مورد«تمدن آسیایی»و مزدم آن قضاوت کرده و میکنند؟آیا فقر منابع جغرافیایی به زبان فارسی و دستیازی به منابع غربی توجیهگر انتقال هرگونه اطلاعاتی است؟اگر چنین نیست،این جملهها چیست: «در نخستین بررسی اقتصادی آسیا با توجه به علل جغرافیایی(؟) از دو نقطه نظر غنی است:1-خدمه قانع و فراوان(و)2- مناطق مساعد کشت خاصه در قلمرو بادهای موسمی» (ص 27)، و یا توجه کنیم به اهمیت«خون»و«ویژگیهای نژادی»ترکها در کتاب: «اما ترکها از نظر نژادشناسان بیشتر خون سفیدها را دارند و کمتر خون مغولی....."