ملخص الجهاز:
"مثلا،واحدهای واژگانی«انسان»،«سخن گفتن»،«خوردن2، «جانور»،«درخت»و بسیاری دیگر به عنوان واژگان زبان فارسی در ذهن سخنگویان آن جای دارد،و هربار به هنگام سخن گفتن و سخن شنیدن تعدادی از آنها از راه پیوندهای معنایی خاص با یکدیگر تلفیق میشوند و ساختهای معنایی جملههای خاص را پدید میآورند،مانند دو نمونۀ زیر (در این نوشته،ساخت معنایی جمله به صورت بسیار ساده نمایش داده میشود).
ضمنا،از نمایش مشخصههای معنایی خاص اسم،و زمان فعل نیز صرف نظر شده است): (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) چنانکه در نمونههای بال مشاهده میشود،تنها یک محور پیوند ساخت معنایی جملههای بالا را تشکیل میدهد.
محورهای معنایی مذکور به صورت عبارتهای عادی زبان نیز میتواند بیان شود،به قرار نمونههای زیر: «گرم کردن خورشید»،«گرم شدن هوا» 7-فرایندهای پس از ساخت معنایی آنچه در قسمتهای پیش به عنوان ساخت معنایی جمله و عناصر سازندۀ آن مورد بررسی قرار گرفت،در واقع کوششی است برای نمایش آنچه تصور میشود که به هنگام سخن گفتن و سخن شنیدن در ذهن سخنگویان زبان میگذرد.
برپایۀ مطالب بالا،جریان تولید جملههای زبان را به شکل نمودار زیر میتوان نمایش داد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) نکتۀ مهمی که باید به خاطر داشت این است که نباید چنین تصور کرد که هنگامی که سخن میگوییم و یا میشنویم،واقعا به ترتیب یاد شده در بالا قاعدهای را پس از قاعدهای به کار میبندیم.
در واقع،فرآیندهای گوناگونی که در بالا از آنها بحث شد،کوششی است برای نمایش تقریبی آنچه تصور میشود که سخنگویان زبان دربارۀ روابط معنایی و آوایی انتزاعی و نیز تلفظ واژهها و صورتهای زبانی در ذهن دارند."