ملخص الجهاز:
"گذشته از زوایا و دورگاههای مفاهیم انتزاعی-که مستلزم اشراف بر متلها و مثلهای جغرافیایی زادگاه اثر است-و نیز با توجه به بازیهای زبانی و نحوگریزیها-که عمدتا در زبان دوم کمرنگ میشود- آشناییزدایی در گرافیک فرم جالب نظر بود.
متن ,(text) مخاطب را با سرعتی که زمینهی کلام (Context) بر آن تحمیل میکند،به دیدار از غرفههای مدور و غلتان خود میکشاند و سوژه،گاه برای دیدار از اتفاقات دستچین،و نیز دور ماندن از گزند، از جهان پارهپارهی متن بیرون میزند: I clip myself/from the picture with all/a hole/maps my dread خود را/از عکس با همه میچینم/حفرهای از واهمه/حرف میزند واژهی حفره (hole) که در بارآواییاش تداعیگر (horror) وحشت است،چون گودالی در متن نشسته است و در نما نیز در نمودار (dread) واهمه، (death) مرگ را رصد میکند.
گردگاه کل اثر (Orbital Space of The Work) و دایرهی مفاهیم (Circle of Concepts) زبانوت فرم خود را به متن انشا میکند و واژگانی چون نمونههای زیر را به کار میگیرد: Round/zero/circle/apple/well/moon/hole/around/ orb/compass/point/dizziness/core/cat-loafing گر/صفر/دایره/سبب/چاه/ماه/حفره/دور/گوی/ پرگار/نقطه/گیجگاه/هسته/گربه-گردی The window/turned to a well/to no sky/to no blu/ to trills of no دریچه چاهی شد/به نه آیی/به نه آسمان/به چهچه نه که احتمالا دریچه اینجا دهانی مشترک است میان زمین و زمان که در تقابل با این منفیت دم میگیرد و شعر را به سمفوین سرسامآور کهکشان میکشاند.
برای تشریح این نگاه نمونهی زیر را بازخوانی میکنیم: So cold/was consumed/The moon/on the table/always with/one plate چه سرد/صرف شد/ماه/بر میزی/همیشه با یک بشقاب (به تصویر صفحه مراجعه شود) در اینجا اشکال غایب معنی،در کسوت زبانی ملموس اما نو،در دایرهای غلتان،ما را به کشف خود میکشاند،در یک ژرفنمایی،با طرد ترفندهای کلاسیک و خلع عادات پیشین دیداری و شنیداری."