خلاصة:
فضا تجلی اندیشه بشری است. از تحلیل آن میتوان به شیوه زندگی و نحوه نگاه انسان به جهان پی برد؛ ازاینرو سیر تکوین اندیشه جوامع انسانی در قالب تحلیل تباینات فضایی و تغییرات کالبدی قابل درک است. بیتردید مدرنیته به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای اندیشه بشری، مبدا تغییرات بسیاری در تمامی عرصهها و شئون زندگی بشر بوده است. تکوین مدرنیته به مدرنیسم و مدرنیزاسیون طی سه قرن اخیر چهره جهان را دگرگون ساخته است. در این میان فضاهای شهری بیش از پیش و به شکلی آشکار متاثر از این تغییر نگرش هم پاسخگوی نیازهای جدید گردیدهاند و هم خود نیازهای جدیدی برای انسان مدرن خلق کردهاند. تعامل میان تغییرات فکری و تاثیرات فضایی اندیشه بشری در بسیاری از شهرهای اروپایی مورد بررسی قرار گرفته است، اما بررسی این مهم در ایران و بهویژه تهران هدف اصلی مقاله محسوب میشود. بر اساس مطالعات انجامگرفته و با ابتناء به فرضیه محوری یعنی تقدم اندیشه بر ساختارهای فضایی، به صراحت میتوان ادعا نمود تحولات سازمان فضایی تهران از این قاعده مستثنی نیست. ورود اندیشه تجدد به ایران از اواخر دوره قاجار تاثیر زیادی بر سازمان فضایی تهران گذاشت. تهران پایتخت قاجاریه از رهگذر این اندیشه شاهد شبکه جدید روابط شهری، کارکردهای نوین در عرصه تعاملات و صورتبندی جدیدی از فضاهای کالبدی گردید. علاوه بر تغییر در این اشکال ظاهری، تهران اواخر قاجاریه آبستن تحولاتی در حوزه اجتماعی بود که در نهایت با انقلاب مشروطه به بار نشست. فهم بسیاری از تغییرات کالبدی و تحولات فضایی شتابانی که در دوره کوتاه پهلوی اول رخ نمود، بدون ریشهیابی و درک روشنی از دگرگونیهای اواخر دوره قاجار ناممکن به نظر میرسد.
ملخص الجهاز:
"«رونق ترجمه کتابهای اروپایی،تأسیس مدارس جدید مانند مدرسه نظامی تهران،مدرسه سیاسی و مدرسه فلاحت،ایجادمدارس خارجی و نشر افکار جدیدی در میان ایرانیان،افزایش میسیونهای مسیحی،تأسیسنخستین کتابخانه در مدرسه دار الفنون،احداث نخستین چاپخانه سنگی در تهران،انتشار روزنامهکه شاه وجود آن را بر نتابید و به یک روزنامه رسمی تقلیل یافت»،همه بیانگر تمرکز تحول درفضای فرهنگی این دوره در تهران است که علاوه بر متأثر بودن از عوامل درونی،ریشه در روابطبیرونی و تبادل فرهنگی با غرب داشت(اتحادیه،1375:145-140)که نتیجۀ آن به انقلابمشروطه منتهی شد.
این تغییرات فکری بازتابهای فضایی متناسب خود را در پی داشت که برخی از مؤلفههایآن عبارتند از:&%01122AFTG011G% *توسعه فضایی تهران و پنج برابر شدن وسعت شهر ناشی از افزایش جمعیت و شکلگیریروابط جدید؛ *شکل هشت ضعلی باروی جدید و تبعیت شهر تهران از الگوهای فرنگی؛ *انتقال مرکز شهر از سبزه میدان و ارگ به میدان جدید(توپخانه)و کارکردهای نوین اینمرکز جدید؛ *پیدایی مفهومی جدید از خیابان و کاهش نقش و موقعیت محوری بازار درفضای کلیشهر؛ *شکلگیری محلات جدید و مفهوم تازهای از محلات که با الگوی سنتی مغایر بود؛ *آغاز تغییرات در ساختمانها بر اساس الگوی غرب؛ *برونگرا شدن بناهای عمومی و خصوصی برای اولین بار؛ *حفظ بافت ارگانیک شهر و شبکههای ارتباطی آن در کنار بافت هندسی در مناطقجدید؛ *ورود وسایل جدید حمل و نقل مانند تراموای اسبی و قطار(ماشین دودی)؛ *احداث دروازه بر اساس نیاز ابزار جدید(ماشین دودی)؛ *ورود صنایع جدید و مکانیابی در شهر تهران و الزامات خاص این صنایع در گزینشمناطق حاشیهای و عدم وابستگی فضایی این گروه صنایع به نزدیکی به بازار سنتیتهران؛ *احداث بناهایی نظیر مدارس متعدد به شکل جدید و نیز مدرسه سپهسالار و خانهمسکونی او که نیازهای فضایی دوره مشروطه را پاسخگو بود."