ملخص الجهاز:
"؟! این بار در بخش یک رأی،یک تجربه به پروندهای پرداختهایم که مبین اختلاف برداشت در شکل طرح یک دعوی است و به لحاظ اختلافبرداشت در طریقه تنظیم ادعا،از سال 1377 تا به امروز در تشکیلات قضائی مطرح و مرتب در دادگاههای بدوی و تجدیدنظر یکی از استانهاو دیوانعالی کشور مطرح گردیده و نهایتا خواهان پرونده که خود از ابواب جمعی دادگستری است،نتوانسته به خواسته خود که تقسیم ماترکبوده نائل آید و به نظر میرسد که اختلاف برداشتههای شعب دیوانعالی کشور را به محضر دادستان محترم کل کشور اعلام تا عند الاقتضاء درهیات عمومی دیوانعالی کشور جهت توحید رویه مطرح شود تا شاید برای آیندگان مفید باشد که دعوی خود را چگونه مطرح کنند.
میباشد؛هرچند که اراضی اعلام شدهمفروز الرعیه میباشد،لکن چون فاقد سندرسمی ششدانگ مجزا بوده و از حیث سند باششدانگ پلاک قریه مشاعی است و جریان ثبتیآن خاتمه نیافته تا تابع مقررات قانون افراز وفروش املاک مشاع،مصوب 57/8/22 باشدو اراضی یاد شده بین مالکین آن مشاع بوده ومشمول مقررات املاک مشاعی است که با عنایتبه مراتب مذکور و نظر به ماده(1)از مواد الحاقیبه آئیننامه اصلاحات ارضی،و اینکه تقسیم نسقزارعی زارع متوفی بین وراث و به نسبت سهم الارثجایگاه قانونی ندارد؛لذا نظر به مراتب مذکور وبا عنایت به رأی شماره 3/178-80/5/28شعبه سوم دیوان عالی کشور،دعوی مطروحه درخصوص مذکور از ناحیه خواهان بدوی وجاهتقانونی نداشته و مستندا به ماده(358)قانون آئیندادرسی مدنی دادگاههای عمومی و انقلاب،ضمننقض دادنامه تجدیدنظر خواسته،قرار رد دعویخواهان بدوی را صادر و اعلام مینماید؛رأی صادرهقطعی است."