خلاصة:
یکی از موضوعهای اصلی و اساسی در نظام سیاسی اسلام، رهبری مستمر جامعه است که پس از رحلت رسول خدا( به پیشوایان معصوم( و در عصر غیبت، بهوسیله نصب عام با همان اختیارات و وظایف به ولی فقیه عادل سپرده شده است که از آن به ولایت مطلقه فقیه تعبیر میشود و هدف آن، برطرف ساختن بنبستها در اداره حکومت و تامین مصالح جامعه اسلامی است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بهویژه پس از بازنگری به آن اشاره شده است.هدف اصلی مقاله حاضر، روشن ساختن مفهوم ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی و بررسی اصول مرتبط با آن است و نتیجه حاصل، آن است که ولایت مطلقه به معنای دارا بودن اختیارات ضروری حکومتی است تا منافع و مصالح ملت تامین شود.
One of the principle and foundational subjects of the Islamic political system is continuum leadership of the society which was given to the Infallibles(a) after the demise of the Messenger of Allah (s) and then, in the period of occultation, to the just governing jurist through, with the same amount of powers and responsibility, through general nomination. This has been termed absolute ruling of the jurist. The purpose behind this is the alleviation of obstacles in running a government and securing the interests of the Islamic society. This has been mentioned in the constitution of the Islamic Republic of Iran, especially after it was rewritten.The main purpose of the present article is to clarify the concept of the absolute ruling of the jurist in the constitution of the Islamic Republic of Iran and to examine the principles that are in relation to it. The conclusion taken is that the absolute governance means that he has the necessary governmental power in order to secure the interests of the nation.
ملخص الجهاز:
با توجه به اینکه پژوهشهای مربوط به ولایت مطلقه فقیه در حیطه مباحث فقهی از یک سو و حقوقی و سیاسی و اجتماعی از سوی دیگر انجام شده است و هریک با دیدگاه خاص خود به تبیین موضوع پرداختهاند، هدف اصلی در این پژوهش، روشن ساختن مفهوم ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است؛ بدین معنا که ولایت مطلقه نه به معنای استبداد و مطلقالعنان بودن رهبر، بلکه به معنای دارا بودن اختیارات وسیع و در عین حال ضروری حکومتی است که در صورت نبود آنها هیچ حکومتی توان اداره جامعه و نگهبانی از منافع و مصالح ملت را نخواهد داشت.
(هاشمی، 1386: ج2، 80) ولایت مطلقه فقیه و تفکیک قوا در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اصل تفکیک قوا، از اصول پذیرفته شده در نظامهای مردمسالار است که بر اساس آن، قدرت میان نهادهای مختلف حکومت، تقسیم و تلاش میشود میان قوای حاکم (مقننه، مجریه و قضاییه) توازن برقرار شود، بهگونهای که هریک از آنها بدون نفوذ دیگری قادر به تصمیمگیری و انجام وظایف قانونی خود باشد.
هرچند بر اساس ظاهر اصل 57، تمرکز قدرت در رهبری نظام قرار دارد، ولی در جمهوری اسلامی ایران مانند بسیاری از رژیمهای پارلمانی، رئیس کشور نقش تعدیلکننده را دارد و این امر به وسیله اعمال نظارت بر قوا مطابق اصول قانون اساسی صورت میگیرد.