خلاصة:
ارکان سازندة دولت مطلقة ایرانی در مقاطع مختلف زمانی در سیاستهای فرهنگی، مذهبی و اجتماعی، بازتاب گستردهای یافت. ابتدا رویکرد حمایتی و تظاهرگرایانة مذهبی اتخاذ شد اما به مرور زمان، تجددطلبی فرهنگی و مذهبی تحت تاثیر اندیشة لیبرالیسم و ناسیونالیسم، جایگزین شد که رویکرد و مواضع مقامات مذهبی ایران نیز تابعی از این متغیر قرار گرفت. گروهی سیاست تقیه و در نهایت انزواگرایانه را پیش گرفته و در عمل محکوم به عدم مخالفت علنی شدند و عدهای نیز به صورت مستقیم وارد مبارزه با دولت مطلقه شده و در نهایت تنی چند از وعاظ و روحانیان بیبهره از تقوا در جبهه حمایتگرایانه قرار گرفتند.
Characteristics of the Iranian Autocrat States have always been reflected in religious, social and cultural policies during different time periods. The autocrat ruler first chose the hypocritical and supportive approach toward religion which satisfied many Shiite scholars. Being affected by Liberalism and Nationalism, this was slowly replaced by religious and cultural Modernism, and thus, the attitude and stance of Shiite scholars was changed by this factor. Some dissimulated and were went into isolation which practically made them guilty of not publically objecting. Others faced the government, and there were some impious preachers and clergies who supported the government.
ملخص الجهاز:
(مکی، همان: 37) سیاستهای نوین مذهبی، فرهنگی و اجتماعی دولت پهلوی اول و مواضع عالمان دینی با توجه به آنچه اشاره شد، سیاست تظاهرگرایانه مذهبی دولت مطلقه پهلوی مربوط به سالهای 1299 ـ 1305 ش؛ یعنی اندکی پس از سلطنت رضا شاه بوده که حمایت و یا عدم مخالفت علنی تعداد زیادی از مقامات دینی را به دنبال داشته است.
موضع عالمان دینی در تغییر پوشش مردان از جمله سیاستهای فرهنگی و مذهبی نوین دولت مطلقه شبهمدرن پهلوی در ایران، تغییر لباس مردان ایرانی بوده که پس از به قدرت رسیدن رضا شاه در ایران پیگیری شده است.
(عقیقی بخشایشی، یکصد سال مبارزه روحانیت مترقی: 44) آیتالله حایری علاوه بر موضع معتدل و به دور از تنش با سیاست دولت مطلقه شبهمدرن، مبنی بر محدودکردن قدرت اجتماعی روحانیان، با سایر سیاستهای فرهنگی رضا شاه نیز آگاهانه و معتدل رفتار کرد.
درگیریهای صورتگرفته نشان داد، دولت شکلیافته با بوروکراسی پیشرفته و ارتش مدرن با سیاستهای تجددمحورانه به دنبال اجرای سیاست مدرنسازی ایران به شیوة غربی آن است؛ بنابراین، سنگبنای ایران جدید در این دوره با ارزشهای غربی بنیاد نهاده میشد که در آن، نقش شریعت و آموزههای مذهبی به شدت کاهش پیدا میکرد و تنها چندی از روحانینمایان، وعاظ و سخنرانان مذهبی و ترجیحا فارغالتحصیل از مؤسسه وعظ و خطابه که توسط دولت رضا شاه بنیانگذاری شده بود، در راستای پاسداشت از ارزشهای جدید با محوریت تجددطلبی در قالب توجیه مذهبی قرار گرفتند.