خلاصة:
تغییرات قیمتی مهمترین کانال انعکاس سیاست های اقتصادی بر موقعیت اقتصادی خانوارها است. این تغییرات در قالب دو اثر درآمدی و توزیعی ظاهر می شود. اثرات توزیعی از طریق تغییر در قیمت های نسبی و اثر درآمدی از طریق تغییر در سطح عمومی قیمت ها، شاخص های فقر را تحت تاثیر قرار می دهد. اینکه تغییرات قیمتی به نفع گروه فقیر یا به نفع گروه غیر فقیر است، بستگی به رفتار مصرفی این گروه ها در قبال تغییرات قیمتی است. برای ارزیابی این اثرات معمولا از شاخص های قیمت مصرف کننده که مبین رفتار مصرفی خانوارهای با درآمدی معادل میانگین درآمد جامعه است، استفاده می شود، درحالی که رفتار مصرفی گروه های کم درآمد می تواند متفاوت باشد. این مطالعه بر اساس تئوری تقاضای مصرف کنندگان با بهره گیری از مفاهیم کشش، تاثیر تغییرات قیمتی را بر طبقه ای از شاخص های فقر اندازه گیری می کند. نتایج تجربی در مناطق شهری ایران نشان داد که افزایش سطح عمومی قیمت ها (اثر درآمدی تغییرات قیمت) شاخص های فقر را بدتر می کند. تغییرات توزیعی (تغییرات قیمت های نسبی) نیز به نفع گروه فقیر نیست. شاخص های قیمتی که با توجه به رفتار مصرفی گروه فقیر محاسبه می گردد، بزرگتر از شاخص های قیمتی است که بر اساس رفتار مصرفی کل جامعه محاسبه می شود. بنابراین، شاخص هزینه ی زندگی گروه کم درآمد به طور نسبی بالاتر از شاخص هزینه ی زندگی گروه غیر فقیر است.
Price changes Price change is the most important channel to reflect the effects of economic policies on economic situation of households. Price change effects which captured by means of price elasticity of poverty index could be decomposed two components. The first is income effect and the second is distributional effect،which measures the relative price change. Distribution effect determines whether the price changes benefit the poor proportionally or benefit the non-poor. Also this paper uses price index for poor (PIP)،which can be computed for any poverty indexes. PIP uses the share of goods expenditure in total household budget of poor household،so PIP shows the poor reflection more precisely. While the conventional consumer price index such as Laspiears use the share of goods expenditure in total household budget as an average،which reflect household behavior with average income. The empirical results by using urban Iranian households data،based on the consumer demand theory،show the price changes during (2003-2008) period،occurred in away that favor of the non-poor proportionally more than the poor. Just during (2004-2005)،price changes proportionally have favored the poor،because the non-basic good's price had faster increase than basic good's price.
ملخص الجهاز:
"این دسته از مطالعات غالبا تغییرات فقر را از طریق تغییر در توزیع درآمد در اثر تورم مورد سنجش قرار دادهاند، که از جمله میتوان به مطالعه کاردوسو 2 (1992)، دت و راوالین 3 (1996)، سارل 4 (1997)، رومر 5 (1998)، اگنر 6 (1998)، بولیر 7 (1998) Foster, Greer & Thorbeck Cardoso Datt and Ravallion Sarel Romer Agenor Bulir و ایسترلی 1 و دیگران (2000) و در اقتصاد ایران به مطالعهی پروین (1373)، باقی (1388) و اقلامی (1389) اشاره کرد.
اگر تغییرات قیمت، شاخص فقر بر اساس رابطهی (15) تغییر دهد، در آن صورت میتوان نوشت: (20) Price Index for Poor که در آن یک شاخص وزنی قیمت است که رفتار مصرفی گروه فقیر (بر اساس شاخص فقر) را در نظر میگیرد.
جدول 1: کشش قیمتی و شاخصهای فقر شدت فقر (FGT) شکاف فقر (PG) نسبت سرشمار فقر (H) کشش کشش کشش گروههای کالایی 40/1 00/1 35/1 78/0 14/1 003/0 هزینه هزینه خوراک 56/6 15/2 60/6 78/1 31/7 010/0 غیر خوراک 74/0 13/0 81/0 12/0 74/0 001/0 هزینه پوشاک 01/1 11/0 03/1 09/0 00/1 0004/0 هزینه حمل و نقل 63/0 12/0 63/0 10/0 64/0 001/0 هزینه بهداشت 34/1 99/0 29/1 77/0 36/1 004/0 هزینه مسکن 68/1 09/0 56/1 07/0 81/1 0004/0 هزینه سوخت 55/0 05/0 61/0 04/0 04/1 0004/0 هزینه آموزش 61/0 66/0 67/0 58/0 73/0 003/0 سایر هزینه ها 96/7 15/3 95/7 56/2 46/8 013/0 کل مأخذ: محاسبات تحقیق برای درک بهتر اینکه تغییر قیمت هر یک از اقلام مصرفی چه تأثیری بر توزیع درآمد دارد، میتوان از شاخص منفعت فقرا 1 () که در رابطهی (17) تعریف شده است، استفاده کرد."