خلاصة:
در چارچوب اقتصاد کلان، یکی از اهداف مهم سیاست مدیریت تقاضا، دست یابی به ثبات توام با رشد اقتصادی است. بدین منظور، مقاله ی حاضر تاثیر بلند مدت و کوتاه مدت تکانه های مالی و پولی بر رشد اقتصادی در ایران را طی دوره ی 86-1342، بررسی کرده است. نتایج برآورد پارامترهای مدل با استفاده از الگوی خودتوضیح برداری با وقفه های گسترده نشان می دهد که تاثیر تکانه های مالی بر رشد اقتصادی در بلندمدت مثبت است، ولی تاثیر تکانه های پولی در این دوره معنی دار نیست. نظر به اینکه افزایش 10 درصدی در تکانه های مثبت مخارج دولت، رشد اقتصادی را در کوتاه مدت و بلندمدت کمتر از ده درصد افزایش می دهد، رابطه ی بلندمدت و کوتاه مدت بین سیاست مالی و رشد اقتصادی بی کشش است. معنی دار بودن ضریب تعدیل نشان می-دهد که تاثیر تکانه های مالی- نفتی بر رشد اقتصادی، عدم تعادلی است و سرعت استهلاک سالیانه آن حدود 2/53 درصد می باشد.
From a macroeconomics point of view، achieving economic growth and stability are two main targets of demand-management policies. Thus، this paper is aimed at examining the long term and short term relationship between fiscal and monetary shocks and economic growth in Iran during 1342-86 (1963-2007) periods. Using Auto-Regressive Distributed Lag models، estimated parameters show that in the long term، there is a asymmetric relation between fiscal shocks and economic growth. However، long term relation between monetary shocks and economic growth is not significant. As a 10 percent increase in positive government expenditure shocks leads to less than 10 percent increase in long term and short term economic growth، the long and short term relations between fiscal policy and economic growth is inelastic. Further، the ECM coefficient (0.532) reveals that the relationship between fiscal and oil shocks and economic growth is unbalanced and the annual depreciation speed is 53.2 percent.
ملخص الجهاز:
"در یک بررسی دقیقتر،نتایج مطالعات تجربیرابینسون{o7o}(1977)،رام{o8o}(1986)،گروسمن{o9o}(1990)،هلمز و هاتون{o10o}(1990)وکاراس{o11o}(1993)نشان میدهند که تأثیر سیاستهای مالی و پولی دولت بر رشداقتصادی کشورهای توسعهیافته منفی بوده است ولی در کشورهای در حال توسعه{o(1) spuorG tseretnI o} {o(2) nadnaL o} {o(3) srednuaS o} {o(4) orraB o} {o(5) remoR o} {o(6) ilahklahK dna raD o} {o(7) nosnibuR o} {o(8) maR o} {o(9) namssorG o} {o(10) nottuH dna semloH o} {o(11) sarraK o} مثبت بوده است.
برای بررسی دیدگاههای مختلف در چارچوب روابط کمی و بررسی فرضیهی اثرمتقارن یا نامتقارن بودن این سیاستها،معادلهی پویای تقاضای کل(برونزا)وتولید کل(درونزا)در یک الگوی عمومی به صورت زیر تعریف میشود: (1)(به تصویر صفحه مراجعه شود) در رابطهی فوق، V نشانگر بردار متغیرهای درونزای تولید )y( و سطحعمومی قیمتها )p(،d بردار منعکسکنندهی اجزای تقاضای کل، D اپراتور یا{o(20) soC dna ortsaC o} عملگر تفاضل مرتبهی اول، ja ضرایب متغیرها و n وقفه است.
بدینمنظور،پسران مقادیر بحرانی{o(28) dohteM elbairaV ni srorrE o} {o(29)اجزاء مثبت و منفی تکانههای تقاضای جمعی با استفاده از روش کاور(1992)به صورت زیر تعریفمیشود: (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) o} {o(30) regnarG o} {o(31) haM o} {o(32) suilesoJ dna nosnahoJ o} {o(33) naraseP o} متناظر با تعداد برآورد کننده،وجود یا عدم وجود عرض از مبدأ،روند و بر اساسپایایی در سطح و از درجه یک متغیرها را ارایه کرده است.
جدول 4:برآورد ضرایب بلندمدت تکانههای مالی بر رشد حقیق اقتصاد )1,0,0,1(LDRA (به تصویر صفحه مراجعه شود) مأخذ: {Eیافتههای تحقیقE} نتایج کمی برآورد پارامترهایی الگوی فوق نشان میدهد که تکانههای مثبتو منفی مخارج دولت،در بلندمدت تأثیر نامتقارن بر رشد اقتصادی دارند."