ملخص الجهاز:
"و یا در کتاب«تاریخ ادبیات ایران در دورۀ بازگشت ادبی»میخوانیم:«در کنار[آن دسته از علما که بر رد صوفیه رسالههایی نوشته و آنها را تکفیر میکردند و حکمبه قتل آنها میدادند]دستهای از علما و فقها را هم سراغ داریم که حمایت از صوفیهمینمودند،تا آنجا که بعضی از ایشان آشکار یا پنهان دست ارادت به مشایخ صوفیهدادهاند و این در حالی است که گروه بسیاری از علما و فقهای این دوره به جهت زهدو تقوای خاص در نظر عموم مردم و حتی خود صوفیه،بسیار محترم و معزز بودهاند»(خاتمی،1373،1:119).
این دوران را حاج زین العابدین شیروانی چنین تصویر میکند:«زمرۀ عرفا و فقرا واهل عزلت و انزوا را سکونت در آنجا[اصفهان]دشوار است عیب و نقص دیگر از اآنولایت مشاهده نشد و منقصت دیگر به نظر نیامد،و این نقص و عیب قلیل مدتی استکه در آن ولایت ظهور یافته و مردم آنجا به وادی عداوت اهل عرفان شتافتهاند،والادر زمان پادشاهان صفویه در آن شهر چندین توحید خانه بوده و اصحاب عرفان وارباب ریاضت بی حد و نهایت از آن ولایت ظهور نموده و برای آسایش فقرا و اهلانزوا چندین تکایا داشته و اوقات خود را به فراغت خاطر و خوشدلیمیگذاشتند»(شیروانی،1348:16).
3-تقسیم شدن عرفان و تصوف در بین دو سلسلۀ ذهبیه و نعمت اللهیهتغییر حوزۀ علمی از اصفهان به تهران «در دوران صفویه اصفهان مرکز تجمع افاضل و اعلام و متخصصان علوم اسلامیبود،حوزۀ علمی اصفهان تا اواسط سلطنت محمد شاه بلکه تا اوائل سلطنت ناصر الدینشاه همان عظمت خود را داشت،بعد از تجمع افاضل حکما و عرفا در طهران اینحوزه رو به ضعف و ناتوانی رفت»(سبزواری،1383:399)."