خلاصة:
بسیاری از ابتکارات ملاصدرا در حکمت متعالیه همچون «اصالت وجود»، «تشکیک در وجود»، «وحدت وجود»، «اصل علیت»، «حرکت جوهری»، «حدوث و قدم عالم» و «معاد جسمانی و روحانی» رنگ و بوی مکاشفات عرفانی دارد. بررسی هر یک از این مسائل مهم، تاثیرگذاری مکاشفات عرفانی ابن عربی را بر افکار حکمی ملاصدرا بخوبی نشان می دهد. در جای جای آثار و نوشته های ملاصدرا، اقوال ابن عربی بعنوان موید نقل میشود. مهمترین تحول فکری ملاصدرا، عدول از نظریه اصالت ماهیت و اثبات اصالت وجود است. این تحول فکری و گرایش او بهاصالت وجود، مرهون عوامل متعددی بود که بخش اعظم این عوامل به جنبه های مختلف عرفان و شخصیتهای عرفانی همچون ابن عربی باز میگردد. در مسئله وحدت وجود و عدمیت ممکنات، موضع فکری و مشرب ذوقی ملاصدرا، به مکاشفات ابن عربی بسیار نزدیک است. مهم این نکته است که اثبات مراتب برای موجودات متکثر ـ در مواردی که در مقام بحث و تعلیم وجود بوده ایم و آن را متعدد و متکثر دانسته ایم ـ با آنچه بعدها در مورد اثبات وحدت وجود و موجود ذاتا و حقیقتا ـ همانطور که مذهب اولیاء و عرفای بزرگ از اهل کشف و شهود است ـ خواهیم گفت، منافاتی ندارد. همچنین در مسئله وجود ذهنی، ملاصدرا قائل به وجود ذهنی است و برای اثبات آن از سخنان ابن عربی استفاده میکند. در مسئله حرکت جوهری نیز، ملاصدرا در برابر مخالفان ابتدا برهان میآورد و سپس به آیات قرآن استناد میکند، پس از آن اقوالی را از ارسطو نقل و در نهایت برای تایید مطالب خود از ابن عربی شاهد مثال میآورد. این موارد، نمونه هایی از تاثیر گذاری ابن عربی بر اندیشه های فلسفی عرفانی ملاصدراست که در این مقاله مورد بررسی و تحقیق قرار میگیرد.