ملخص الجهاز:
"-افراد نابینا: از آنجائی که این گروه از افراد در راه رفتنو حرکت مشکل دارند،بنابراین هنگام حرکت،غالبا فاقد اعتماد به نفس و آزادی هستند وچون یادگیری به حس بینایی،بستگی زیادیدارد،لذا ممکن است نابینایان در بسیاری اززمینههای آموزشی کندتر از همسالان بینایخود،پیشرفت کنند پس با توجه به نیاز بهحرکت،آهنگهای به کار میروند تا فرد دراستفاده درست از بدنش،تقویت شود.
-افرادی که اختلالات ارتباطی(گفتاری)دارند: معمولا این افراد در فهم زبان یا استفاده ازگفتار برای بیان افکار و عقاید خود مشکلدارند،به منظور ایجاد اصوات گفتار،شخصتا حدودی،نیاز به کنترل عضلات تنفسی دارد،تمرین دمیدن و نفس کشیدن میتواند کمککند تا کنترل عضلات تنفسی مورد نیاز تکلم،تقویت شود.
آیا موسیقیدرمانی میتواند برایکودکانی که دارای ناتواناییهای ذهنی وجسمی هستند،موثر واقع شود؟ اصولا موسیقیدرمانی،آموزش موسیقینیست که برای آن شرط یادگیری در نظربگیریم،به همین خاطر،ابزارهائی را در بر میگیردکه همه کس بتوانند از آن استفاده کنند به عنوانمثال؛برای فردی ناشنوا،ابزاری باید وجودداشته باشد که از طریق لرزش امواج،این فردلرزشها را حس کند و با آن همنوا شود.
به همین خاطر،تمام این حالات برای انسانمیتوانند مفید باشند به شرط اینکه در مکان وزمان مناسب استفاده شوند پس نمیشودگفت،کدامیک بر دیگری برتر است،بلکه بایدگفت که کدامیک بهتر میتواند خود را به سویهدفهای مناسب درمانی هدایت کند،که البتهاین هم،بستگی به علاقه و شرایط و موقعیتفرد دارد.
به عنوان مثال یک کودک عقبمانده باضریب هوشی پائین،کمتر از یک فرد ناشنوایا یک فرد پرخاشگر میتواند بهره ببرد آقای دکتر،چنانکه میدانید،ماهنامهاصلاحات و تربیت،بنابر رسالتی که با توجهبه مشی کلی سازمان متبوع خود بر عهدهدارد مایل است با در نظر داشتن علاقمندیمخاطبانش بهطور اختصار در خصوصتاثیر موسیقی درمانگری در مورد کودکانبزهکار یا کودکانی که در کانون اصلاح وتربیت به سر میبرند و نقش و جایگاه آن درایران و سایر کشورهای جهان توضیح دهد."