ملخص الجهاز:
ادراک مسالهای که عنوانکردید این است که حوزه اقتصاد جمهوری اسلامیایران ظرف 30 سال گذشته هویتی پیدا کرده در سایهتاریخی که بر آن گذشته و برآیند همه حوادث زشتو زیبا،موثر و غیرموثر،جنگ و غیرجنگ،ایدهها وسلایق جریانات سیاسی است.
یعنی اگر قرار بوده در این سالهایکی فدای دیگری شود آن اقتصاد بوده است.
نتیجه این میشود که مدیر یک کارخانهبا ذهن اقتصادی به دنبال این است تا بهرهوری رابالا ببرد و ضایعات را کم کند اما اینها با ذهنسیاسی نمیشود همه اینها در لایه بزرگتری است کهفضاشناسی درست از آنچه هستیم نداریم.
با توجه به تمام موارد فوق که گفتید و 4سال تجربه مدیریت بخش خصوصی دراتاق ت هران و ارتباط نزدیک با مدیرانیکه سلایق و نظرات متفاوتی دارند،چهرویکردی را در اتاق تهران در پیشگرفتید که بخش خصوصی و مدیریت ومدیران بنگاههای اقتصادی ایران را مهیاکنید تا با تو جه به این پیشینه بتوانند بهپیشروی اقتصاد کمک کنند؟ ما یک وضع موجود داریم و یک وضع مطلوب.
هضم در نظام جهانی ممکن نیست چون رژیمگذشته اینچنین کرد و به او گفته بودند تو ژاندارممنطقهای و حوزه اختیارات،موقعیت و سهم تو ایناست اما ما انقلاب کردیم و گفتیم این را قبول ند اریمچون رابطه اقتصادیاش استثمار است.
اگر بخواهیم به اهداف اقتصادی و جایگاهمانبرسیم باید تعامل منطقی برقرار کنیم.
برای تجارت پیلهوری،صنعتی،پیمانکاری،سرمایهگذاری،گردشگری و بهداشت زمینه کاربسیار آماده است اما آنچه باید انجام شود رفعمشکلات این حرکت است مثل گمرک،استاندارد،بیمه و بانک.
در حوزه واردات هم باز براساساین سیاست که واردات برای تولید است در جهتصادرات نه واردات صرف مصرفی،باز به دنبال اینهستیم تا واردات را مدیریت کنیم با این استراتژی کهواردات بیاید و تسهیل شود در جهت تولید و مصرفبهینه داخلی.