ملخص الجهاز:
"در نتیجه این بررسی مشخص شد تفاوت عمده مکاتب یاد شده در نظارت نامرئی است که در مکتب اسلام جایگاه ویژهای دارد،این نوع نظارت،حس خود کنترلی را در کارکنان بیدار کرده و در نتیجه آن،خداوند را همیشه ناظر مطلق بر کارهای خود میدانند.
اما افراد انتخاب شده جهت گزارشدهی و نظارت مخفی باید اهل صدق و وفا باشند و از ارائه هر گونه گزارش غیر واقعی خوداری نموده،بر اساس واقعیت مدیریت را در جریان امور قرار بدهند و به سازمان خیانت نکرده، چیزی را افشا ننمایند،همانگونه که حضرت علی(ع)فرمودهاند: «و ابعث العیون من اهل الصدق و الوفاء علیهم»(همان)؛«بر آنان بازرسانی بگمار که اهل صدق و وفا باشند».
3-کنترل از دیدگاه مکتب نئو کلاسیک(نهضت روابط انسانی) در پی اصول ارائه شده توسط مدیریت علمی که انسان را بدون توجه به احساسات و عواطف او همانند یک ماشین مورد استفاده قرار میداد، تعدادی از پژوهشگران بر آن شدند تا شأن و حرمت انسان را به او برگردانند.
تشویق و تنبیه نیز دو عامل اساسی در کنترل محسوب میشوند که از دیدگاه مکتب اسلام باید در نهایت عدالت اجرا شده و با حدود و موازین اسلامی مطابقت داشته باشند تا جنبه اصلاحی خود را از دست ندهند.
مکتب کلاسیک،عامل برانگیختن کارکنان را تشویقهای مادی میداند،در حالی که نئوکلاسیکها تشویقهای روحی و اجتماعی را بیشتر مورد توجه قرار میدهند و مکتب اقتضایی که تفکر عدول از مطلقگرایی را دنبال میکند،معتقد است؛مدیر باید با توجه به شرایط حاکم بر سازمان به امر کنترل بپردازد؛بدین صورت که در موقعیتی کنترل شدید کلاسیکها و در موقعیت دیگر با توجه به شرایط ممکن است عدم کنترل را پیش گیرد و به همین ترتیب نیز به امر تشویق و تنبیه میپردازد."