ملخص الجهاز:
"(همان،نیز بنگرید به تعلیقات سید حسن امین برشواهد النبوه جامی) 4)هجرت شیخ به بغداد،احوال و کرامات او بغداد در اواخر قرن پنجم هجری مهد عرفان و علوم بودو هرکس طالب طی طیق و کسب فیوضات و علم بود،شوقرفتن به آن دیار داشت،شیخ عبد القادر گیلانی هم به امرپروردگار و الهامی که در صحرا و پشت بام منزلشان بروی شدو شوق در کار خدای شدن از مادر حلالیت طلبید و راهی بغدادشد که در اینباره علاقهمندان میتوانند به منابع بسیاری کهموجود است مراجعه و مطالعه کنند.
بسیاری از اساتید برجسته میهن عزیزمان که عمر خود را صرفکار و پژوهش در زمینه عرفان کردهاند،(به صورت مثال در موردمولانا جلال الدین محمد بلخی و یا شیخ ابو الحسن خرقانی وابو سعید ابو الخیر و سلطان العارفین ابو یزید بسطامی)در اینموارد اسناد و مراجعی به این گستردگی در دست نداشه وندارند،اما در مورد شیخ عبد القادر گیلانی باید گفت متاسفانهکوتاهی شده و به دلیل عربی بودن کتب مرجع در مورد ایشانکمتر تحقیقی انجام گرفته و اساتید برجستهای هم که برزبانعربی تسلط داشته یا دارند کمتر به ترجمه و معرفی آثار و یاتحقیق در مورد زندگانی و سرگذشت ایشان پرداختهاند.
(تعلیقات شواهد النبوه،تألیف عبد الرحمانجامی،به قلم سید حسن امین،1379) 7-نتیجهگیری آنچه از زندگینامه،محل ولادت و تحصیل و تدریس وشرح متواتر اقوال و احوال شیخ عبد القادر گیلانی که در کتبمعتبر تاریخی بدان اشاره رفته است؛به دست میآید،میتوانبه جرأت گفت که شیخ محی الدین عبد القادر حسنی حسینیگیلانی از احفاد امام حسن مجتبی و امام حسین سید الشهداءبودهاند و در اواخر قرن پنجم هجری در گیلان از سرزمیندیلمستان(شمال ایران)ولادت یافته و جهت تحصیل علمو نیل به مقامات بلند علمی و عرفانی در عنفوان جوانی،بهمهمترین شهرهای آن روزگار یعنی بغداد رفته و پلهپله مراتبو مقامات علمی را طی نموده تا به نهایت رسیده است."