ملخص الجهاز:
"بعنوان مثالآن«تغییرات و توالی»را که یک اکوسیستم جنگلیدر طول هزاران سال عمر،بخود میپذیرد،جز ایناست که بهسان یک موجود زنده،در حال پیمودنراه بین تولد تا آن سوی دیگر زندگانی خویشاست؟آیا،حتی منظرههای بهاری و پائیزی جنگل،قابل مقایسه با تغییر شکل یک موجود زنده در طیزمان نیست؟و آیا در اینجا این معنی بخاطرنمیآید که:طبیعت،موجود زندهای است کهمیجنبد،گاهی خشمگین میشود و گاهی نیز لطفمیورزد؟!
بومشناسی در آغاز بعنوان علمی مستقل اززیستشناسی پیشنهاد گردید(ارنست هکل آلمانی&%02818BNDG028G% 1869)ولی در سال 1900 بصورت یکی ازرشتههای زیستشناسی درآمد و درطول این قرن تازمان حاضر فراز و نشیبهای زیادی را پیموده وگسترش فراوانی یافته است و اخیرا نیز بدلیل حالو هوای،کاملا ویژهای که پیدا کرده،داعیه استقلالو انتزاع از زیستشناسی را در دل میپروراند!بهرحالدگرگونی اساسی دانش بومشناسی از ابتدای گمنامو محقری که در صدر تاریخ علم داشته است،تاوقتی که عنوان علمی آن بطور مستقل اززیستشناسی پیشنهاد شده و تا وقتی که رسما بهزیستشناسی پیوسته(درست اول همین قرن،یعنییک قرن پس از تولد عنوان زیستشناسی)و بالاخرهتا زمان فعلی که ژرفا و گسترش آن نسبت به دیگردانشهای همجوار خود چشمگیر شده است،...
برای بند شدن ریشه چنین کاری هم عمدهاین است که جنبههای بومشناسی و مسایلزیستمحیطی،ستون فقرات دروس علوم زیستی رادر دبیرستانها و دانشگاهها،حتی در رشتههای علوماجتماعی تشکیل دهد و اصولا آموزش این دروس بهجوری باشد که حال و هوای«خود را شناختن»،«محیط را شناختن»و«خدا را شناختن»در جسم وجان انسانها زنده شود و در طی مرور مطالب مذکوردانشاندوزان به درجات و دفعات«خود»و«مرز وبوم»و«خالق متعال»را احساس کنند."