ملخص الجهاز:
"البته در رهبری یک جامعه مسؤولان شغلهای مختلف،وظیفه دارند در جهت تصفیه وتقویت شغل خود از هیچ کوششی دریغ نورزند،برمکیان که از نظر شغلی پاسدارفرهنگ آریایی بودند،از طریق تلاشهای سیاسی و اقتصادی بدربار خلافت نفوذ کردندو از راه بذل و سخاوت تودهها را بسوی خود جذب نمودند،تا جائیکه میتوان خالد برمکیکه اینک هزار و دو صدمین سال وفات او را تجلیل میکنم در تغییر خلافت اموی به عباسیهاکه با نیروی مردم خراسان به سر کردگی ابو مسلم خراسانی صورت پذیرفت سهیم دانست.
» سرگذشت اوج و افول برمکیها برای آیندگان مایه عبرت شد،در جوامع الحکایاتنور الدین محمد عوفی این دو بیتی آمده است: {Sای طفل دهر،گر تو ز پستان روزگار#روزی دو،شیر دولت و اقبال برمکی#در مهد عهد غره مشو از کمال خویش#یادآور از زوال کریمان برمکیS}رابطۀ ناگسستنی برمکیها با فرهنگ میهن پرافتخارشان خراسان چنان استوار بود کههمه شاعران،موسیقی نوازان هنرمندان و دانشمندان و اهل فرهنگ خود را جزئی ازاقبال دولت برمکیها میدانستند،تا بجائیکه بلخی میگوید:«مراثیی که شعراء دربارۀبرمکیان سرودند بیش از مدایحی است که در زمان حیات آنان گفته بودند.
»(ص 238-39)اما با تمام دسایسی که بعد از کشتار برمکیان از طرف خلیفه بکار رفت،نام برمکیاندر فرهنگ شگوفان مردم زنده ماند و تاریخ نویسان نیز از ایشان به نیکویی و احترام یاد کردهاند،دلیل این ادعای ما ضرب المثلی است که در طی سدههای گذشته ورد زمان مردم شدهاست،با بیان این قصه مقاله،خود را بپایان میبخشیم."