خلاصة:
این نوشتار به بررسی تطبیقی مدل ارزشهای خبری گالتونگ و روگ و مدل ارزشهای خبری در حاکمیت موعود( میپردازد. نخست، دو کارکرد راهبردی خبر و خبررسانی در اسلام را تبیین کرده و بیان میکند که از جمله مهمترین نقشهای خبررسانی در اسلام، یکی مبارزه با انحراف، و دیگری آفرینش و تقویت ارزشهایی است که برآیند آنها فرهنگ جامعه عدل کل را شکل میدهد.پس از تبیین کارکردهای راهبردی خبر و رسانه از نظر اسلام، به مقایسه تطبیقی میان نظریه ارزش شناختی گالتونگ و روگ و نظریه موعود پرداخته و توضیح میدهد که نظام ارزش شناختی موعود از مجموع دوازده ارزش خبری مطرح شده توسط این دو اندیشمند غربی (هشت ارزش عمومی و چهار ارزش اختصاصی)، برخی را تأیید میکند و برخی دیگر را کنار میزند. از چگونگی این پذیرش یا عدم پذیرش نیز سخن گفته شده و فلسفه نهفته در برخی ارزشهای خبری نقد گردیده است.
This article examines the comparative review of news value model of Galtung and Rug and news values in the Promised ruler. Primarily، I explained the two strategic functions of news and news broadcasting in Islam which are anti-diversion and value creation and strengthening of the culture that shapes justice among the most important roles in the media in Islam.
After explaining the strategic functions of the news media in Islam، I have considered evaluative comparison between theory of Galtung and Rug and the theory of the promised savior. It has ben argues that the cognitive value of the promised savior model accepts some and rejects some other elements of the total of twelve news value aspects raised by these two thinkers of Western news values (the value of eight public and four private values). I have also explained the reasons for my acceptance and rejection of those aspects and the philosophy behind some of the criticism I have towards news values.
ملخص الجهاز:
"نظریه رسانهای گالتونگ و روگ که دیدگاهی غربی است، بستر کار این مقاله است تا ضمن تکیه بر مبنایی مشترک و تدریس شده در محافل ارتباطشناختی داخلی، به مفاهمه بهتری از نظام ارزش شناختی رسانه در حکومت موعود برسیم و در عین حال، برخی دیدگاههای حاکم بر ادبیات رسانهای نوین محکی بخورد و از این رهگذر، مرزهای میان اندیشه موعود و اندیشه کنونی در بحث ارزشهای خبری مشخصتر شود و مشترکات و مفترقات احتمالی آنها تبیین شود.
اینجا نبرد رسانه مهدوی با شبکهای از رسانههای خصم است که دروغ میگویند، چنانکه قرآن میفرماید: (یقولون بأفواههم ما لیس فی قلوبهم( (آلعمران: 167) و واقعیات را به نفع خود دستکاری میکنند، همانگونه که فرمود: (من الذین هادوا یحرفون الکلم عن مواضعه( (نساء: 46)؛ ظاهری فریبنده و ادبیاتی نرم دارند: (ومن الناس من یعجبک قوله فی الحیاة الدنیا ویشهد الله علی ما فی قلبه وهو ألد الخصام( (بقره: 204) و جنگ نرم آنها بسی به امت اسلام و دستگاه ارتباطشناختی مهدوی رنج خواهد داد: (ولتسمعن من الذین أوتوا الکتاب من قبلکم ومن الذین أشرکوا أذی کثیرا( (آلعمران: 186) و در کار رسانهایشان هماهنگ با هم و در مقیاسی وسیع عمل میکنند: (فلا یغررک تقلبهم فی البلاد( (غافر: 4) و با بازیهای رسانهای به درون جامعه اسلامی نفوذ هم میکنند: (یرضونکم بأفواههم وتأبی قلوبهم( (توبه: 8) و از پای نمینشینند، مگر زمانی که امت اسلام را وادار به تمکین به خواستههایشان کنند: (ولن ترضی عنک الیهود ولا النصاری حتی تتبع ملتهم(."