ملخص الجهاز:
"زیرا اگر منظور اندازهگیری دقیق و عینی است چنان دشوار است که از علم اجتماعی جز پارهای حواشی جامعهنگارانه چیزی بر جای نمیگذارد و میتوان روشها و پارادایمها را از منظر کارایی در حل مشکلات زندگی یا ظرفیت آنها برای حل مسائل علمی مورد قضاوت و قیاس قرار داد،اما تا زمانی که روش کار عالمان،کاربرد این روشها را به رسمیت میشناسند،هرگز نمیتوان آنها را فاقد ارزش یا غیر علمی خواند اندازهپذیر امرا جتماعی را به میزان محاسبه ریاضی،در حدودی که پیچیدگیهای آن اجازه میدهد،دارای ایمنی علمی بیشتری میشمارد تا غور در تمامیت اندازهناپذیر آن اگر منظور اندازهگیری به شیوههای رایج است،همانطور که دیدیم،از حیث عینیت،دقت و قطعیت چنان مزیتی ندارد که برتری آن نسبت به روش کیفی قطعی انگاشته شود.
گفته شده است که تعریف علوم اجتماعی به عنوان علم یا به اولویت روش کمی در نظر بسیاری از پژوهشگران و صاحبنظران به اصلی مقدس تبدیل شده است فصل سوم و انتهایی کتاب به مقایسه دو اثر کلاسیک جامعهشناسی، یعنی"خودکشی"اثر امیل دور کیم و"خودکشیکنندگان"اثر ژان بشلر پرداخته است فرو کاستن کل علم به الگوی واحد علم منجر میشود،یا به تقسیم آن به دو الگوی مجزا،اما در صورت اخیر این مشکل پیش میآید که جنس مشترک این دو فصل کاملا مجزا نیست.
نگارنده این سطور در محافل علمی و دانشگاهی به کسانی برخورده است که از عنوان و توضیحات پشت جلد کتاب برداشتی این گونه داشتهاند،که این با توجه به فضای جاری این مباحث و تسلط بیش از حد مباحث پست مدرنیسم در ایران تا حدی طبیعی گرچه نویسنده موضعی میانه اتخاذ کرده اما چه بسا ناخواسته باعث یک تلقی پست مدرنیستی از اثر خود شده است در فصل دوم کتاب بعضی الگوهای شناختی علوم اجتماعی همچون ساختارگرایی و فونکسیونالیسم مصداق روش کیفی دانسته شده که سخن درستی نیست است."