ملخص الجهاز:
"چرا کهدردهای مشترک گاه«فصل مشترک»در همخوانی شاعر با خواننده است-ولی بیگمان اگر از این شعرها به آسانی در گذریم جوابی برای اینگونه استفهام هانخواهیم یافت: فریادهای تابستانکه پوست میترکاند،کجاست؟ *و حرف آخر-تاثیر اندیشهای متحول در شعر مجابی تقریباهمه جا به چشم میخورد-گاهی در«زبان و بیان»مجابی متاثر از احمدشاملو است[نگاه کنید به شعر«رودی از جم تا من صفحه 143»]ولیاین سخن بدان معنی نیست که راه مستقل و شریف مجابی را فراموش کنیمزیرا مجابی بیش از هرکس از خود تاثیر پذیرفته است بسیاری از شعرهای اوشعرهای کوتاه که بیشتر در قسمت«مویه صفحه 102»به بعد آمده استو همچنین شعرهای«دریا تا دریا دور مانده صفحه 163 و زوبینی بر قلبپائیز صفحه 175»و بسیار شعرهای دیگر و به جرأت در لابلای هر کلمه وهر شعر.
). *در اینجا به دو سؤال پیش آمده یعنی:اول-این تأثیر و استفادهچرا و چگونه بوجود آمده؟ دوم-این تأثیر و استفاده چه دلایلی میتواند داشته باشد؟جوابهاییداریم: شاعر به کاراکترهای تمثیلی و اسطوره عاشق است-شاعر از اینطریق میخواهد شکل خاصی به شعرش دهد-شاعر بدنبال یافتن کلماتی استکه یا نخواسته و یا نتوانسته معادلش را در زبان فارسی پیدا کند و بجای آنبنشاند-شاعر اینچنین الگویی را پسند دارد و دلیلی نمیبیند که مدخلشعرش را بروی آب ببندد-شاعر میخواهد برای نیل به غایت و هدف و تفهیمآن به خواننده راه میانبری بزند و در این راه بر سواد و معلومات عمومیخواننده اعتقاد دارد-شاعر میخواهد تأثیر کلامش برندهتر و عمیقتر باشدو بدین دلیل بر آگاهی ادب کلاسیک و اسطورهشناسی تکیه میکند-شاعرمیخواهد پلی با کلمه(هرچند با مفهومی ناقص در پی آن)بین ادب و هنرزمانه ما و گذشته ایجاد کند-شاعر همکلامی و همآهنگی با خواننده شعر رابا ارائه چنین شعری مفیدتر میداند و...."