ملخص الجهاز:
"زیرا یکی از ویژگیها و صفات اساسی کار هنری، ابهامی است که در اثر منظور میشود تا ذهن را برانگیزد و فرد را برای درک و فهم پیام به فعالیت فکری وادارد.
زیرا مساله اساسی در ادب و هنر این است که آیا بینش هنرمند قادر است که با اثر خویش تحلیلی از پویایی و پیچیدگی مجموعه روابط اجتماعی،در بستر تاریخی آن و لحاظ کردن گذشته و آینده ارائه کند و یا اینکه کار او فاقد پرسپکتیو و تاریخیت میباشد؟ سوژه طرحهای حسنوند،غالبا تکراری است و نمونههای آن بسیار کار شده است.
ثانیا-چرا مخاطب هنرمند،امت شهیدپرور نیست؟منظور از مخاطب چیست؟این سخن آیا به معنای آن است که ما در جامعهای ایدهآل و امام زمانی به سر میبریم که هیچ کجی و ناراستی و فساد و تبعیضی در آن یافت نمیشود؟و یا آیا به معنای آن است که امت شهیدپرور ما در کمال بلوغ عقلی و شعور سیاسی بسر میبرند و نسبت به همه مسائل جامعه خویش،وقوف و آگاهی دارند؟ ثالثا-«این مجموعه طرح،پیام شما به مستضعفین عالم باشد»!به چه معناست؟آیا مستضعفین جامعه خودمان به حقوق خود رسیدهاند که دیگر مخاطب هنرمند نیستند؟آیا به معنای آن است که کارهای ارائه شده در مقیاس جهانی است؟(البته میدانم منظور حسنوند این نیست)مستضعفین عالم،این پیام را چگونه دریافت خواهند کرد؟ نگارنده البته مسئول چاپ چنین مقدمهای را دستاندرکاران مربوطه در جهاد دانشگاهی و تساهل و بیضابطگی آنها میداند.
وزارت فرهنگ و آموزش عالی در پایان این اطلاعیه عنوان کرده که بمنظور فراهم آوردن تسحیلات لازم برای ادامه تحصیل جوانان دامغانی با ایجاد دانشکده علوم پایه در این شهرستان موافقت شده است."