خلاصة:
خصوصیسازی تجدید نظری بر تئوریهای مربوط به ضرورت مداخله دولت در مدیریت منابع اقتصادی جامعه است.واژه خصوصیسازی که از سال 1983 در ابیات اقتصادی ظاهر شده است ریشه در تئوری اقتصاد بازار آزاد دارد.خصوصیسازی نه تنها شامل حاکمیت عوامل اقتصادی در تصمیمات مدیریت دولتی است بلکه شامل فعالیتهائی است که معمولا توسط بخش دولتی و به صورت غیرانتفاعی انجام میگردد.آنها که خصوصیسازی را تشویق میکنند معتقدند مدیریت دولتی بعلت اعمال نفوذ گروههای صاحب قدرت سیاسی در توزیع درآمد و گردش سرمایه و دخالتهای بوروکراتیک قادرنیست از منابع اقتصادی جامعه استفاده کند و موجب اتلاف منابع میشود و توسعه اقتصادی را به تعویق میاندازد. مخالفین خصوصیسازی معتقدند که مالکیت خصوصی ضرورتا باعث افزایش کارآئی نمیشود.بعلاوه چون سودآوری بهترین اولویت را در تصمیمگیریها دارد برنامههای دولت در زمینه اهداف و سیاستهای اجتماعی مورد بیاعتنایی قرار خواهد گرفت. این بحث ظرف دهسال اخیر در اغلب کشورهای جهان جریان داشته است و سازمانهای جهانی در حال حاضر از متولیان و مشوقیان اجرای این سیاست در کشورهای در حال توسعه میباشند.هندوستان نیز با وجود آنکه در قانون اساسی خود،وعده ایجاد جامعه سوسیالیستی را داده است،به تدریج خود را با این جریان جهانی همآهنگ کرده و در 1991 صراحتا سیاست جدید صنعتی خود را در این راستا اعلام نموده است. در این مقاله روند خصوصیسازی هندوستان از طریق بررسی شاخصهای برنامههای پنجساله و سیاستهای اعلام شده مورد مطالعه قرار گرفته است.
ملخص الجهاز:
"وقایع اخیر و اظهارنظرهایی که در مورد عدم کارآیی مدیریت دولتی منابع اقتصادی میشود،اگرچه کلاسیکها را در دفاع از نظریات خود تشویق کرده است و حتی بعضی خصوصیسازی را«نظریه نئوکلاسیک» خواندهاند ولی باید نماد سیاسی چنین تفکری را در فروپاشی دیوار برلن و اتحاد دو آلمان و ایجاد اروپای متحد جستجو کرد.
طبق سیاست صنعتی هند که در 1956 اعلام شد،قرار بود بنگاههای اقتصادی دولت بصورت بازرگانی و بطور مستقل اداره شوند ولی بعلت اهداف چندگانه مثل ایجاد اشتغال،توسعه نقاط محروم و تامین رفاه کارکنان اجرای این دیدگاه بازرگانی هرگز میسر نشد و ادامه حمایتها منتج به ایجاد سازمانهای انحصاری گردید که از نظر تصمیمگیری و تامین مالی وابسته به دولت بودند.
جدول 3:منابع تأمین سرمایه دولتی طی برنامههای پنجساله (به تصویر صفحه مراجعه شود) همان مأخذ مطالعه جدول 3 نشان میدهد که گرچه دولت هند استفاده از منابع خارجی را برای تأمین سرمایه دولتی نسبت به استفاده از منابع داخلی،از برنامه چهارم به بعد کاهش داده و از امکانات خود بیشتر استفاده نموده است ولی جدول کاهش نیافته و حتی از برنامه هفتم به بعد استفاده از منابع خارجی افزایش هم داشته است.
در واقع بحث خصوصیسازی از آنجا شروع شد که بعضی از مردم میپرسیدند که آیا خدمات بخش دولتی به هزینههای آن میارزد؟چرا دولت با استفاده از قدرت و مالکیت در رسیدن به اهداف اقتصادی و اجتماعی موفق نبوده است؟پاسخ سؤالات مذکور این بود که دخالت بوروکراتیک سیاسی موجب کاهش اختیارات مدیران در فعالیتهای اقتصادی دولتی میشود و این امر منجر به کاهش بهرهوری دولت میگردد."