خلاصة:
در این مطالعه،با استفاده از سیستم الگوی خطی هزینه با وجود عادات مصرفی و تابع مطلوبیت استون گری، خط فقر نسبی و پنج شاخص دیگر مرتبط با فقر طی دوره 75ـ1358 در ایران برآورد شده است. سپس به منظور ارزیابی تاثیر پاره ای سنجه ای اقتصادسنجی چندگانه ای صورت پذیرفته است.
ملخص الجهاز:
"روش سیستم مخارج خطی نکته قابل توجه در مباحث فقر آن است که چگونه میتوان جامعه فقیر را تشخیص داد؟در این زمینه معیاری تحت عنوان خط فقر نسبی مطرح است که طبق تعریف از مقدار درآمد(یا هزینه)ای است که با توجه به زمینههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه مورد نظر، برای تأمین حداقل نیازهای ضروری افراد (مانند غذا، پوشاک، مسکن و غیره)لازم است.
نتایج آماری برازش هر یک از متغیرهای رشد تولید ناخالص داخلی (GGDP) ، نسبت هزینههای عمرانی دولت به تولید ناخالصی داخلی (RSGC-SGC/GDP) ، نسبت تغییرات درآمدهای مالیاتی دولت به تغییرات تولید ناخالصی داخلی (به تصویر صفحه مراجعه شود) ، ضریب نابرابری درآمد(از طریق شاخص جینی، G )، حاشیه نرخ ارز به صورت نسبت نرخ بازار آزاد ارز به نرخ رسمی آن، (EE1-MEX/DEX) ، نرخ ارز بازار واقعی (PPMEX) ، نرخ بیکاری (U) ، نرخ تورم (GCPI) و یارانههای دولتی (GSUB) بر شاخصهای فقر( H و K,P2,P,I L)}به صورت یک رگرسیون ساده خطی(داری دو پارامتر عرض از مبدأ و شیب تابع)در جدول 7 آورده شده است.
از طرف دیگر، افزایش نرخ نهایی مالیات در مقیاس کلان، بهدلیل اصلاح الگوی توزیع درآمد از طریق تغییر ساختار نظام مالیاتی کشور و تحقق نسبی اهداف دولت در دو دهه گذشته، بر تمام شاخصهای فقر تأثیرات کاملا مطلوبی نشان داده، به نحوی که موجبات تنزل وسعت و عمق فقر، نابرابری بین فقرا و کاهش درصد مخارج لازم برای امحاء فقر را فراهم آورده است."