ملخص الجهاز:
"ق به وسیلۀ عبد الله بنزیاد شروع شد»[آموزگار،1352:8]؛حملهای که دیگر بعضی از«رعایتهای»مرحلۀ اول را نیز نداشت،چرا کهحاکمان جامعۀ اسلامی از شکل اولیۀحکومتی خود که گرایش به آخرتبر دنیای آن میچربید،فاصله گرفته ومدعیان سلطنت بودند و برای دستیابیبه منبع قدرت-که منبع ثروت را همبهدنبال داشت-از هیچ اقدامی فروگذارنمیکردند.
در سال 85 کهموسی بن عبد الله بن خازم در ماوراء النهردر جنگ با ترکان بود،10 هزار نیرو بههمراه حاکم محلی برای قیام ایستادهاند واز طرف دیگر،همین موسی-که اختلافبین عربهای خراسان از زمان پدرششروع شده بود-مجبور بود با عربهاهم بجنگد.
دهقان کارگزار الف)ایجاد نارضایتی و تلاش برایایجاد مانع پیشروی نو مسلمانان وقتی سعید بن عبد العزیز«خذنیه»7عامل خراسان شد،«گروهی از دهقانانرا پیش خواند و با آنها مشورت کرد(به تصویر صفحه مراجعه شود)که چه کسانی را به ولایت بفرستد کهجمعی از عربان را نام بردند که آنهارا ولایتدار کرد،که از آنها شکایتآوردند.
اگر دهقانانمورد مشورت مسلمانان قرار نمیگرفتند،چه سرنوشتی مییافتند؟این سؤال رابدین گونه نیز میشود مطرح کرد:اگربرنامههای دیوانی توسط دهقانان بهمسلمانان ارائه نمیشد،نظام اقتصادی،سیاسی و اجتماعی خراسان و در کلایران چگونه تنظیم میگردید؟ پاسخ دادن به دو سؤال بالا بااین مطلبی که مهدی الخطیب آورده،آسانتر میشود:«طبقۀ اشراف فئودالایران قدرتی را که برایشان باقی ماندهبود،با اسلام آوردن حفظ کردند وثروتهای فراوانی اندوختند.
به خاطر این که دهقانان میباید مبلغمعینی بهعنوان خراج مالیاتهای دیگربه حکام عرب میپرداختند،با اجحافیکه در حق بعضی از مردم میکردند،این مبلغ به راحتی جمع میشد واضافه بر آن،مالیات خود را نیز از آنبر میداشتند و خویشان و نزدیکان خودرا معاف میداشتند."