خلاصة:
هدف اصلی این تحقیق مقایسه اثر هشت هفته تمرینات سرعتی و استقامتی شنا بر مقادیر تری هالومتان پلاسمای شناگران زن است. بدین منظور پس از انجام مطالعات مقدماتی، 60 زن 20 تا 25 ساله که در گذشته دست کم شنای کرال سینه را آموزش دیده بودند و می توانستند آن را اجرا کنند، انتخاب شدند و با استفاده از جدول اعداد تصادفی به چهار گروه 15 نفری، شامل دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل، تقسیم بندی شدند. کلیه آزمودنی ها دو هفته پیش از شروع تحقیق، از ورود به استخرهای کلرینه روباز و سرپوشیده منع شدند. در طول هشت هفته اجرای پروتکل تمرینی، گروه آزمایش اول تمرینات سرعتی کرال سینه و گروه آزمایش دوم، تمرینات استقامتی کرال سینه را انجام دادند. گروه کنترل اول در مدت هشت هفته فقط به عنوان تماشاچی در ساعات تمرین گروه های آزمایش در استخر حضور می یافتند، در حالی که هیچ گونه فعالیت ورزشی انجام نمی دادند. گروه کنترل دوم نیز که تنها به منظور کنترل مقادیر جزئی تری هالومتان موجود در هوای بیرون ازآن ها استفاده شد، بدون فعالیت بودند و در تمام مدت هشت هفته در استخر حضور نیافتند. نمونه گیری خون از دو گروه تجربی و گروه کنترل اول، در شش نوبت شامل: 1- قبل از شروع برنامه تمرینی (پیش از شروع جلسه اول و قبل از ورود به استخر)، 2- بلافاصله پس از اتمام جلسه اول تمرین، 3- قبل از شروع آخرین جلسه (جلسه 24)، 4- بلافاصله پس از اتمام آخرین جلسه تمرینی، 5- 24 ساعت پس از آخرین جلسه و 6- 48 ساعت پس از آخرین جلسه انجام شد، اما در گروه کنترل دوم نمونه گیری تنها در دو نوبت؛ یعنی پیش از شروع هشت هفته و پس از اتمام آن انجام شد. بر اساس نتایج این مطالعه، در استخرهای کلرینه شنا، مقدار جذب آلاینده های تری هالومتان توسط بدن شناگران، طی شرایط فعالیت، اعم از بیشینه یا زیر بیشینه افزایش پیدا می کند. این افزایش تحت تاثیر عامل شدت فعالیت ورزشی قرار می گیرد، به طوری که همزمان با افزایش شدت فعالیت، میزان جذب این آلاینده ها تا چندین برابر افزایش می یابد؛ بنابراین افرادی که تنها با هدف سلامتی و بهره مند شدن از فواید ورزش شنا به این فعالیت می پردازند، بهتر است در استخرهای سرپوشیده و کلرینه با شدت سبک تا متوسط به شنا بپردازند
ملخص الجهاز:
"nosliW مطالعۀ لینداستروم1(1997)،میزان جذب و آسیبرسانی تریهالومتانها به بدن شناگران، تحت تأثیر مدت قرار گرفتن در معرض این ترکیبات و شدت و حجم تمرینات اجرا شده،قرار میگیرد15،این در حالی است که در اغلب مطالعات گذشته،بیشترین تمرکز بر اثبات وجود مقادیر خطرزای تریهالومتان در پلاسما،بزاق یا نمونۀ تنفسی شناگران بوده است و در هیچ یک از آنها،شناگران تحت تمرینات منظم و طولانی مدت در محیط استخر کلرینه قرار نگرفتهاند و اندازهگیریها تنها طی یک جلسه فعالیت سرعتی یا استقامتی شنا انجام شده است و هیچگاه مقایسهای میان این دو شیوۀ کاملا متفاوت تمرینی در میزان جذب آلایندهها انجام نشده است.
نتایج مطالعۀ حاضر نشان داد مقدار جذب تریهالومتانها توسط بدن شناگران،تحت تأثیر عامل شدت فعالیت ورزشی قرار میگیرد،به طوری که طی مرحلۀ دوم نمونهگیری(بلافاصله پس از اولین جلسه)،میزان MHTT پلاسمای گروه آزمایش اول (1/89-+7/61 میکروگرم در لیتر)به طور معنیداری از گروه آزمایش دوم(2/05-+4/83 میکروگرم در لیتر)بیشتر بود )100/0<p( ؛یعنی به دلیل شدیدتر بودن تمرینات سرعتی در مقایسه با تمرینات استقامتی،میزان جذب این آلایندهها نیز زیادتر شده است که علت آن را میتوان در مطالعۀ ویلسون در سال 1995 جستجو کرد.
همچنین،از آنجا که غلظت کلی تریهالومتانها در مراحل دوم تا ششم در گروه سرعتی بیشتر از گروه استقامتی بود،میتوان نتیجه گرفت که فعالیتهای کمشدت در مقایسه با فعالیتهای پرشدت در محیط استخر،کمتر به افزایش جذب ترکیبات تریهالومتان توسط بدن شناگران منجر میشوند؛به عبارت دیگر،افرادی که تنها با هدف سلامتی و بهرهمند شدن از فواید ورزش شنا به این فعالیت میپردازند،بهتر است به منظور کنترل سطح جذب آلایندهها و ترکیبات سمی موجود در آب و هوای استخر از شناهای سرعتی،و با شدت بیشینه بپرهیزند و با شدت سبک تا متوسط به شنا بپردازند."