خلاصة:
یکی از مباحث مهم در نظریه ی سازمان های صنعتی، بررسی اثر ساختارهای بازاری متفاوت بر پیشرفت تکنولوژی، عملکرد اقتصاد ملی و رفاه اجتماعی است. فرضیه ی شومپیتر مبنی بر وجود رابطه ی مستقیم بین ساختارهای انحصاری و مخارج تحقیق و توسعه و نوآوری یکی از مهم-ترین مبانی نظری برای چنین رابطه ای است. این مقاله قصد دارد اثر ساختار بازار بر مخارج تحقیق و توسعه را در صنایع بزرگ کشور مورد بررسی و آزمون قرار دهد. برای این منظور، از یک مدل رگرسیون داده های ترکیبی برای مجموعه ای از کارگاه های صنعتی با بیش از ده نفر کارکن در ایران برای دوره 1375-1386، استفاده شده است. نتایج این مطالعه، نشان می دهد که در کارگاه های صنعتی ایران که ساختارهای بازاری آنها به انحصار نزدیک تر است، مخارج بیشتری به تحقیق و توسعه اختصاص می یابد.
A fundamental issue in industrial organization theory is how different market structures affect economic performance and social welfare and what market structure is most conducive to innovation and technological progress? This paper aims to conduct a new empirical assessment of the Schumpeterian hypothesis asserting the advantage of monopoly structure over competition structure in raising R&D and technological progress. To this aim, a panel of 4-digit ISIC of Iranian industries data over the period 1995-2007 has been used. The findings of this study support the Schumpeterian hypothesis in Iranian large manufacturing industries in winch the more concentrated industries stimulate R&D expenditures and promote rapid technological progress.
ملخص الجهاز:
Price-Cost-Margins / (7) مطالعات تجربی گوناگونی برای بررسی نظریات آرو و شومپیتر صورت گرفته است 1 که میتوان از این میان به مطالعه ی عوامل تعیین کننده ی تحقیق و توسعه درونی و بیرونی اشاره کرد که در آن تأثیر متغیرهای ساختار بازار مانند: اندازه بنگاه ، تمرکز بازار، شدت سرمایه ، سودآوری ٢، رشد بازار و سهم هزینه نیروی کار به فروش ٣ بر تحقیق و توسعه 5 بررسی میشود(دن هرتوق و توریک ، ١٩٩٣: ٢٨٥)٤.
تمرکز این مطالعه بر آزمون فرضیه شومپیتر است مبنی بر این که صنایع انحصار چندجانبه یا رقابت انحصاری که در آن ها تعداد بنگاه ها کمتر و شدت تمرکز بیشتر است ، و به تعبیر کلی در دامنه بین انحصار کامل و رقابت کامل ، به شرایط انحصار نزدیک تر هستند، اشتیاق و انگیزه ی بیشتری برای نوآوری داشته و لذا مخارج بیشتری صرف تحقیق و توسعه میکنند.
بر اساس این نتایج ، مشاهده میشود که رابطه ی بین ساختار بازار و مخارج تحقیق و توسعه در داده های صنایع بزرگ کشور از نظر آماری و اقتصادی کاملا معنادار است .
شاخص سرمایه انسانی با ضریب مثبت و کاملا معنادرا، نشان میدهد همان طور که مورد انتظار بود در بنگاه های بزرگ صنعتی کشور، صنایعی که سهم نیروی انسانی متخصص و ماهر آن ها از مجموع نیروی انسانی مورد استفاده بیشتر است ، مخارج بیشتری صرف تحقیق و توسعه میکنند.
نتایج مربوط به شاخص های دیگر ساختار بازار مانند تعداد بنگاه ها، حاشیه نسبی سود و کشش تقاضا نیز همگی این فرضیه را تأیید نمودند که ساختارهای بازاری که به انحصار نزدیک تر هستند، مخارج بیشتری را صرف تحقیق و توسعه میکنند.