Abstract:
نحوه تربیت والدین از مهمترین علل اثرگذار بر زندگی هر فرد است. با ارائه مدلهای نظری از سبکهای مختلف فرزندپروی و عوامل موثر بر آن، سعی میشود تا سازوکارهای این تاثیر و تاثر شناسایی و پیامدهای آن مهار شود. همانند سایر نظریههای علمی، این مدلها نیز تابع نوع هستیشناسی و انسانشناسی نظریهپردازان آنها هستند که غالبا متعلق به جامعه غرب، تجربیات تاریخی آنان و متاثر از نگرشهای حاکم بر آن جوامع است. ناهمخوانیهای این نظریهها با برخی واقعیات تجربی، پیامدهای منفی اهداف تربیتی مندرج در آنها برای جوامع غرب و ناهمخوانی این مدلها با مبانی فکری و ارزشی جامعه ایرانی، ایجاب میکند نظریههای فرزندپروری و مبانی آنها مورد بازنگری قرار بگیرد و مدلهای بومی مبتنی بر نگرش اسلامی و تجربیات خاص جامعه ایرانی ابداع شود. هدف مقاله حاضر ارائه مدل نظری از فرزندپروری با این دو ویژگی است. به این منظور در بخش نخستین مقاله، سیر تحول مدلهای نظری سبک فرزندپروری، مبانی نظری، فکری و فرهنگی و تبعات آن به اختصار شرح داده میشود. در بخش دوم، ساختار مدل نظری الگوی ارتباط والد ـ فرزند بهعنوان الگویی بومی و مبتنی بر اندیشه اسلامی، توضیح داده خواهد شد. مفروضههای این مدل درباره برخی از ویژگیهای عمومی انسان تکیه بر تحلیل محتوای کیفی آیات مرتبط با انسانشناسی قرآن و شبکه معنایی واژههای کلیدی در این آیات دارد.
Machine summary:
"بر اساس نتایج بهدست آمده در این پژوهش، لوین بین سه سبک مدیریت و در نتیجه سه سبک فرزندپروری تمایز قایل شد: 1ـ اقتدار فردی 10 که تصمیمگیری در آن تنها توسط یک فرد صورت میپذیرد (خودکامه)؛ 2ـ حقوق برابر جمعی 11 (دموکراتیک) که ویژگیهای اصلی آن شامل مشورت، تصمیمگیری جمعی، امکان اعمال انتقاد و تشویق متقابل میشود؛ 3ـ آزاد و بیعنان 12 که عدم تعیین تکلیف، فقدان مشارکت مدیر در تصمیمگیری گروه و بیتفاوتی او در برابر نوع عملکردها از ویژگیهای اصلی این سبک ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ Kindererziehung (child rearing) ـ individual psychology ـ Überstrenge (over-strict) ـ verwoehnend (spoiling) ـ Vernachlässigende (neglecting) ـ Kurt Lewin ـ Ronald Lippitt ـ Ralph K.
از اواخر دهه هشتم قرن بیستم بهتدریج نتایج مطالعات برخی پژوهشگران نشان داد که برخلاف نگرش حاکم بر الگوهای فرزندپروری، کیفیت تربیت کودکان صرفا محصول نگرش و رفتار تربیتی والدین نیست؛ بلکه فرایند تربیت، یک رابطه دوسویه 8 است (گریوسیک، گودنائو 9 1994م،ص4؛ کوزاینسکی 10 ، 2003م، ص136) و در نحوه تعامل بین والدین و فرزندان، ویژگیهای فرزندان نیز نقش ایفا میکند و بر همین اساس، فرزند در سیر تحول خود فعالانه دخالت دارد (لویس 11 ، 1997م، ص22).
مراد از هدفمندی، رابطهای معنادار است که در زنجیره فعالیتها و برنامههای یک فرد در طول زمان مشاهده میشود، محصول وجود ارزشها، باورها و قواعدی است که از درون آنها کششها و رانشها به سوی موضوعی در فرد ایجاد میشود، در او حس معنا و انگیزه برای انجام فعلی ایجاد میکنند و بر اساس آنها وی در بین جریانهای فکری و سبکهای زندگی موجود جامعه خود، ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ psychological function ـ attention ـ volition ـ consider ـ choose ـ commitment ـ plan ـ initiate ـ Jutta Heckhausen & Heinz Heckhausen جهتیابی میکند و به موضع و جایگاه خود و پیامدهای آن برای تحول خود آگاه میشود."