Abstract:
ادبیات کهن و عامیانه که یکی از بارزترین جلوه های فرهنگ غنی ایران است ، سرشار از مضامین بکر و ایده های ناب برای اقتباس در سینما و تلویزیون است ؛ اما با وجود چنین سرمایة عظیم فرهنگی ، سینماگران ، درام نویسان و سریال سازان ایرانی تاکنون نتوانسته اند به درستی از این توان و ظرفیت بالقوه استفاده کنند. مقالة حاضر با تکیه بر جلوه های نمایشی و ظرفیت های فرهنگی نهفته در مجموعه آثار ادبیات عامیانه و کهن ایران ، قابلیت های آن ها را در تولیدات رسانه ای معرفی می کند و با روشی توصیفی - تحلیلی و رویکردی آسیب شناسانه به گسست های تاریخی در روند ارتقاء سطح نمایشی روایت های کهن فارسی ، به ارزیابی کیفی این آثار و اثبات فرضیات تحقیق می پردازد. نگارنده پس از بازنگری مهم ترین جلوه های روایی ادب کهن و عامیانه ، چالش های فرارو در روند اقتباس از آن ها را به همراه برخی راهکارهای مناسب انطباق سازی در تولیدات رسانه ای بیان می کند. در پایان مقاله نیز با نقل و نقد نمونه هایی از ادب کهن ، شیوة اقتباس از آن ها بیان خواهد شد.
Relying on the dramatic effects and all cultural potentials of Iranian old and poular literature، this paper aims to deal with the possibilities to contemporarize them for new media productions. Literature is one of the most prominent icons of Iranian rich culture. A notable part of Iranian literature is composed of folklores and popular narratives، which are genuinely full of novel themes and authenticated knowledge to be adapted into film and TV series. The present research will show why exactly Iranian contemporary film-makers and play writers، despite the existing large culrual legacy، have failed so far to apply the potential capabilities. Using a pathological approach to the historical discontinuities happened during the evolution of dramatic functions of Persian old narratives، this study attempts to present a qualitative assessment of these literary art works. After reconsidering the most significant elements of Iranian popular narratives، the paper goes then to propund some common ignored challenges concerning the «adaptation» techniques for media productions. Finally، we would describe a typical narrative of Iranian folklore by which a practical method for new possible adaptation for Iranian TV drama might be provided.
Machine summary:
"قابلیت های روایی ادبیات عامیانة ایران در اقتباس نمایشی برای تلویزیون و سینما اصغر فهیمی فر ١* محمدجعفر یوسفیان کناری 1 12 (تاریخ دریافت : ٩٢/٧/١٥، تاریخ پذیرش : ٩٢/١٠/٢٨) چکیده ادبیات کهن و عامیانه که یکی از بارزترین جلوه های فرهنگ غنی ایران است ، سرشار از مضامین بکر و ایده های ناب برای اقتباس در سینما و تلویزیون است ؛ اما با وجود چنین سرمایة عظیم فرهنگی ، سینماگران ، درام نویسان و سریال سازان ایرانی تاکنون نتوانسته اند به درستی از این توان و ظرفیت بالقوه استفاده کنند.
بنابر تجربة تاریخی غرب ، لازم است ادبیات عامیانه و کهن ایران نیز در تحول زیبایی شناختی به قابلیت هایی دست یابد تا بتواند با رسانه های مدرن همچون سینما و تلویزیون ارتباط برقرار کند.
علی رغم فضای سادة حاکم بر این گونه داستان ها که گاه بسیار پیش پا افتاده به نظر می رسد، باید تأکید کرد که مبانی و ریشه های آن هرگز ساده نیست و نتیجة نوعی از جهان شناسی ، تحلیل اسطوره ای و متافیزیکی از جهان و تعریف خاصی از انسان شناسی در فرهنگ ایرانی است .
فقدان کشمکش های جدی برخی از حکایات و داستان های کهن به سبب فقدان ایدة دراماتیک و نبود کشمکش جدی بین قطب پروتاگونیسم و آنتاگونیسم ، صرفا حامل نکته ای نغز و حکیمانه هستند و تبدیل آن ها به یک پیرنگ داستانی تقریبا غیرممکن است ؛ برای مثال : «پادشاهی پارسایی دید، گفت : هیچت از ما یاد آید؟ گفت : بلی وقتی که خدا را فراموش می کنم » (سعدی ، ١٣٨٢: ٤٨)."