Abstract:
کوهن و فایرابند از فیلسوفان علمی هستند که در بسیاری از جهات، دیدگاههای نزدیک و بعضا مشترکی دارند. این دو فیلسوف به عقلانیتی آفاقی و جهانشمول باور ندارند؛ از این رو در عرف ادبیات فلسفی، دیدگاههای آنان را نسبیگرایانه تلقی میکنند. هر دو، از فیلسوفان نیمة دوم قرن بیستم هستند و واکنشی به جریانهای پوزیتیویستی و نگتیویستی محسوب میشوند. این اندازه، شباهت و نزدیکی، این پرسش را در ذهن برمیانگیزد که اختلاف نظر و تفاوت آرای این دو، در کجاست. در این مقاله میکوشیم تا با مروری گذرا بر دیدگاههای آنان، انتقاداتی را که فایرابند به علمشناسی کوهن دانسته است، بررسی کنیم. ازجملة این نقدها، میتوان به موارد زیر اشاره کرد: نقد بر رویکرد ایدئولوژیک کوهن نسبت به تاریخ؛ گسترة قیاسناپذیری او؛ ابهام در توصیفی یا تجویزی بودن دیدگاههایش؛ گذر ناموجه از پایداری به کثرت؛ ناکامی در تمایز حیطة علم و غیر علم با جعل هویات نظری مانند پارادایم و علم عادی؛ و درنهایت، ذبح انسان آزاد در خفقان علم عادی
Machine summary:
ازجملة ایـن نقـدها، می توان به موارد زیر اشاره کرد: نقد بر رویکرد ایدئولوژیک کوهن نسبت به تاریخ ؛ گسترة قیاس ناپذیری او؛ ابهام در توصیفی یا تجویزی بـودن دیـدگاه هـایش ؛ گـذر ناموجه از پایداری به کثرت ؛ ناکامی در تمایز حیطة علم و غیر علم با جعل هویات نظری مانند پارادایم و علم عادی ؛ و درنهایت ، ذبح انسان آزاد در خفقان علم عادی .
برخی مدعی هستند کـه واژة پـارادایم ابهامـاتی دارد؛ به طوری که نمی توان تعریف دقیق و مشخصی از آن ارائه کرد (چالمرز، ١٣٧٨: ١٠٩)، اما اجمالا می توان گفت که پارادایم ، شامل مبانی فلسفی ، هستی شناسی ، ارزش ها و هنجارها، قوانین و مفروضات نظری ، روش اعمال این قـوانین ، رسـوم و آداب خـاص و بسـیاری از مسائل حل نشده است (کوهن ، ١٣٨٩: ٧٥ - ٨٣).
سیری کـه کـوهن بـرای علـم تصویر می کند از فضای پیش پارادایمی آغاز می شود؛ فضای پـیش پـارادایمی یـا بـه تعبیـر کوهن پیش تاریخ علمی (pre-history of science)، فضایی متکثـر اسـت کـه در آن هـیچ توافقی بر سر یک نظریة علمی وجود ندارد و دانشمندان به صورت متشتت عمل می کننـد (همان : ٤٨ - ٥٢).
گذر از مکانیک کلاسیک به نسبیت خاص بـه تعبیـر فایرابنـد یکـی از رادیکال ترین تغییرات در تاریخ علم است (٢٨٧ :a ١٩٩٩ ,Feyerabend) و از همین رو، این دو نظریه مصداق قیاس ناپذیری در معنای تام آن هستند.
٦. ٤ نفی وجود تاریخی هویاتی هم چون پارادایم و علم عادی با درنظرگرفتن ، مطالب پیشین ، فایرابند مصادیقی را ذکر می کنـد کـه در آن هـا، انـدرکنش نظریه های مختلف به انقلاب علمی منجر شده است نه تک صدایی علم عادی .