Abstract:
پارادایم توسعة پایدار بهعنوان رویکردی بنیادین برای توسعة فعالیتهای گردشگری از جمله گردشگری روستایی، توجه محققان و برنامهریزان این حوزه را بهخود جلب کرده است. توسعة پایداری گردشگری حاصل تلاش در دستیابی به توسعة پایدار در تمام زمینههاست. در این حوزه، موضوع شایان توجه، تبیین و تحلیل پایداری توسعة این فعالیت است؛ چراکه از این طریق میتوان عوامل و شاخصهای مؤثر در پایداری را شناسایی کرد و در راستای برنامهریزی مناسب، برای تقویت و کاهش این عوامل گام برداشت. برهمیناساس، در این مقاله به ارزیابی پایداری توسعة گردشگری در روستاهای بخش مرکزی شهرستان دماوند استان تهران اقدام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز بر مبنای دو روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) جمعآوری شد. در روش پرسشنامهای، دادههای مورد نیاز در قالب سه نوع پرسشنامة سرپرست خانوار، مدیران محلی و گردشگران، در سطح شش روستای نمونه گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها، روشهای آماری توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل واریانس یکطرفه) و روشهای غیر آماری (بارومتر و رادار پایداری) بهکار گرفته شده است. نتایج نشان از آن دارد که توسعة گردشگری روستایی در ناحیة مورد مطالعه در سطح پایداری ضعیف قرار دارد که البته در بین روستاهای نمونه، از لحاظ وضعیت پایداری گردشگری، تفاوت معنادار آماری دیده میشود. همچنین نتایج بیانگر آن است که بین میزان پایداری گردشگری روستاها با معیارهای فاصله از کلانشهر تهران، میزان جمعیت و تعداد گردشگران، رابطة مستقیم معنادار آماری وجود دارد.
Machine summary:
تحلیل و تبیین پایداری توسعۀ گردشگری در مناطق روستایی (مطالعۀ موردی : بخش مرکزی شهرستان دماوند) سعیدرضا اکبریان رونیزی *- استادیار بخش جغرافیا، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شیراز محمدرضا رضوانی- استاد دانشکدة جغرافیا و عضو قطب علمی برنامه ریزی روستایی، دانشگاه تهران پذیرش مقاله : ١٣٩١/١٢/١٦ تأیید نهایی: ١٣٩٢/٠٩/١٠ چکیده پارادایم توسعۀ پایدار به عنوان رویکردی بنیادین برای توسعۀ فعالیت های گردشگری از جمله گردشگری روستایی، توجه محققان و برنامه ریزان این حوزه را به خود جلب کرده است .
اگر گردشگری روستایی با رویکرد پایداری به نحوی مناسب ، برنامه ریزی و مدیریت شود، ممکن است خالق یا محرک یک فرایند توسعه در نواحی روستایی و نیز پایداری جوامع محلی در تمامی زیرشاخه های اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و همچنین خود فعالیت گردشگری باشد (علیقلی زاده ، ١٣٨٧: ٧)؛ چراکه توسعۀ پایدار گردشگری ١، شیوه ای مثبت برای کاهش هیجان ها و تنش هایی است که از تأثیرهای متقابل صنعت گردشگری و بازدیدکنندگان ، محیط زیست و جوامع میزبان به وجود آمده است .
این نوع گردشگری به عنوان نقطۀ مقابل گردشگری انبوه مطرح شده است (موتیار، ٢٠٠٦: ٥٨٤)؛ چراکه در گردشگری انبوه ، توسعۀ گردشگری بدون توجه به تأثیرهای گردشگری بر طبیعت ، هوا، آب ، زمین ، پوشش گیاهی و جانوری ، مردم و چشم اندازهای مقصد صورت می پذیرفت ؛ به طوری که بعد از سرمایه گذاری و گسترش فعالیت های گردشگری ، پیامدهای اجتماعی ، اقتصادی و اکولوژیکی بروز میکرد و افزایش می یافت (هاردی و بتون ، ٢٠٠١: ١٧٠)؛ بنابراین ، از آن زمان به بعد، حساسیت ها درمورد پیامدهای گردشگری انبوه بیشتر شد و کارشناسان و متولیان به گردشگری پایدار توجه نشان دادند.