Abstract:
در «المیزان» مفاهیم متعددی وجود دارد که میتوانند نزدیک با مبانی، اصول، اهداف، روشها ومراحل تعلیم و تربیت باشند. این مقاله به دنبال استنباط مفاهیمی از تفسیر المیزان است که با مبانیتعلیم و تربیت در ارتباط است؛ بهویژه آن دسته از مبانی که بهعنوان مبانی هستیشناختی تربیت وبهطور خاص، «سنتهای تربیتساز» شناخته میشوند. بهطورکلی، سنتهای الهی را میتوان به دوقسم منقسم کرد: سنتهای اخروی و سنتهای دنیوی؛ دسته اول، سنتهایی هستند که به زندگانیآنجهانی و مسئله پاداش و کیفر اخروی مربوط است و دسته دوم، به رفتارهای اجتماعی انسان ونتایج اینجهانی آن میپردازد. منظور از سنتهای تربیتساز در اینجا، دسته دوم از این سنتها،یعنی سنتهایی است که به رفتارهای اجتماعی انسان و نتایج اینجهانی آن مربوط میشود. ازمهمترین سنتهای تربیتساز، میتوان به سنت امتحان و ابتلاء، سنت ارسال رسل، سنت هدایت،سنت استدراج، سنت املاء و امهال، سنت قطعی پیروزی حق بر باطل (که هدف خداوند متعال درقرآن کریم از طرح آنها به مناسبتهای مختلف، تربیت انسانها و ارائه طریق سلوک به سویسعادت و کمال بوده)، اشاره کرد.
Machine summary:
علّامه طباطبائى نيز به سنت الهى در اين آيه توجهنموده و در ذيل اين آيه شريفه مىفرمايد: «و معلوماست كه اين عمل خداى تعالى مانند همه اعمالش برطبق سنتى بوده كه در عالم به جريان انداخته، و آناين است كه هميشه بعد از هر دشوارى سهولتىپديد مىآورد، و به همين جهت، مطلب دو آيه قبل راتعليل كرده به اينكه اگر از تو وضع وزر كرديم، و اگرنامت را بلند ساختيم، براى اين بود كه سنت ما بر اينجارى شده كه بعد از عسر، يسر بفرستيم، و بنا بر ايناحتمال، لام در كلمه العسر لام جنس خواهد بود، نهلام استغراق؛ مىخواهد بفرمايد: جنس عسر اينطوراست كه به دنبالش يسر مىآيد، نه تمامى فرد فردعسرها» (طباطبائى، 1380، ج 20، ص 533).
مرحوم علّامه در تفسير آيه«وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لاَ يَعْلَمُونَوَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ» (اعراف: 182ـ183) مىفرمايد:همه نيرنگها و مخالفتها و ظلمها و تعدياتى كه ازاين طبقه نسبت به وظايف دينى سر مىزند و تمامىحوادثى كه در زندگىشان پيش مىآيد و در آنحوادث، هواهاى نفسانى خود را پيروى نموده تا درآخر كفر و فسق و نفاق باطنىشان بيرون بريزد،همهاش مكر الهى و املاء و استدراج اوست؛ چونحقى كه آنان و همه بندگان بر خدا دارند اين است كههريك را به سوى عاقبت امرش هدايت كند و اينسنت الهى است و خداوند طبق اين سنت عمل كردهاست (طباطبائى، 1376، ج 8، ص 146و196).