Abstract:
تجسم نمایشی پدیدههای ماورایی به همان اندازه که اهمیت فرهنگی – تربیتی دارد، همواره دارای چالشهای نظری و بیانی (فنی) خاص است. در این پژوهش به امید تقویت بخشی از مبانی اسلامی ژانر نوپدید «سینمای ماورا» در ایران که علیرغم طلوع درخشندهای که در دهة هشتاد داشت متأسفانه اکنون در رکود به سر میبرد، به بررسی موردی بازنمایی «ارتباط فرشته با انسان» در سریال «ملکوت» پرداختهایم. بدین منظور نخست مبانی نظری «ارتباط فرشته با انسان» را بنابر فرهنگ اسلامی ارائه، سپس ارتباط فرشته با انسان را در سریال مذکور بهگونه روایی تحلیل کردهایم. نقد بازنمایی ارتباط انسان با فرشته در سریال یادشده و ارائة الگویی اسلامی از الزامات روایی این مقوله بهمنزلة بنمایة اساسی نمایش این مقولة ماورایی در درامهای تصویری، از دستاوردهای این پژوهش است.
A physical demonstration of metaphysical phenomena as much as its cultural-educational importance has always a special theoretical and technical challenges. Hoping to establish part of the Islamic principles and new genre of metaphysical cinema in Iran، Which made a bright start in the 80th decade and stagnating now this research makes an ad hoc study of the way of demonstrating the relationship between angle and man in a metaphysical serial story. To this end، first، the theoretical principles of the relationship between angle and man are display in the light of Islamic culture، and then the relationship between angle and man shown in the mentioned serial is analyzed. Criticizing the way the relationship between angle and man is demonstrated in the mentioned serial story and presenting the Islamic pattern of the necessities of the narrative style as the fundamental basis for exhibiting this metaphysical topic in the movie version of dramas are among the main concerns of this research.
Machine summary:
"وقتی وضعیت آغازین را با وضعیت پایانی مقایسه میکنیم، باید شاهد دستکم یک تغییر میان آن دو باشیم (عباسی، 1380)؛ اما در داستان ملکوت، تحول از کجا آغاز شده که به نفس مطمئنه رسیده است؟ از ظلم حاج فتاح به شریفه بدون ارائة حضور شیطان و جهان تقابلی وسوسة شیطان و الهام فرشته که کشمکش و تغییر را دربر دارد؛ این است اشکال اساسی.
عناصر لازم در محورهای یاری و شرارت در داستان ملکوت یاریگر شریر خدا، اولیا، مؤمنان، فرشتگان عنایت الهی، ولایت ائمه، الهام فرشته عمل به خواست خدا (وظایف دینی) شیطان، شیاطین انسی وسوسه شیاطین جنی و انسی عمل به خواست (هوای) نفس و وسوسة شیطان از عناصر تقابلی یادشده در این سریال، تنها فرشته پررنگ است و در مرتبة بعد، شیطان انسی و تا حدی هوای نفس نیز حضور دارند؛ اما برای درستی منطق داستان، باید همة محورهای مزبور حضور داشته باشند تا عناصر حرکتبخش و داستانآفرین که همان تخریبها و ترمیمها طبق الگوی ارائهشده در بند بعد هستند، نمود یابند.
علاوه بر الزامات حداقلی مذکور، باید جهان داستان به گونهای پیش رود که وجه عنایت فرشته به حاج فتاح به شکل مشخص و منطقی ارائه شود؛ بهویژه رسیدن او به مقام والای نفس مطمئنه توجیه شود و در این راستا اولا باید توبه کردن حاج فتاح در دنیا مشخص گردد تا امداد الهی در لحظات مرگ نسبت به وی بیمنطق و خلاف مبانی اسلامی تلقی نشود؛ ثانیا عنایت الهی در قالب رفتار هدایتگرانة فرشته، علاوه بر توبه نیازمند ولایت اولیای الهی( است که در این سریال مطلقا حضور ندارد؛ ثالثا امر با ارزشی که حاج فتاح به دنبال آن است، در الگوی «نفس اماره – نفس مطمئنه» نمیتواند فقط رهایی از عذاب باشد، بلکه باید بر اساس عبادت آزادگان که محبت خدا و شوق بندگی در آن شعله میکشد متجلی شود."