Abstract:
در این مقاله، پس از ارائه تحلیلی درباره پیوستگی تلاش پیگیر سیاسی امام کاظم علیه السلام ، با اهتمام به شئون معنوی امامت که احیانا با امور فوق عادی بشری همراه است، انگاره تکامل تدریجی مذهب در دوره آن حضرت نقد شده است. بخش اول مقاله که ویژه تبیین فعالیتهای سیاسی امام هفتم علیه السلام است، این فعالیتها را با روش تحلیل تاریخی و به کمک یافته های رجالی و حدیثی یک سیاست تهاجمی و تلاش جدی برای انقلاب و قیام عمومی تحلیل میکند و بخش دوم، به اهتمام امام علیه السلام برای تبیین جایگاه معنوی امامت شیعه با تکیه بر منابعی که متهم به غلو نیستند، اختصاص یافته است. بخش پایانی این نوشتار نیز بههمپیوستگی این دو شأن را در نگاهی شیعی ترسیم میکند و به استناد آن، تکامل تدریجی و یا حرکت امامت از رهبری سیاسی به رهبری معنوی و فرابشری را نفی مینماید.
Machine summary:
"نوشتار حاضر، در بخش نخست به بررسی رویکرد سیاسـی امـام کـاظم در دوران امامت خود پرداخته و به این سؤال پاسخ میدهد کـه آیـا امـام در عصـر خـود برنامـه ای کوتاه مدت برای قیام داشت یا خیر؟ در بخـش دوم و پـس از پاسـخ بـه سـؤال اول ، ایـن پرسش مطرح میشود که با توجه به رویکرد سیاسی امام ، آیا ایشان به شئون و جنبه های معنویی و ملکوتی امامت شیعه پرداختند یا خیر؟ بلکه با توجه به رویکرد سیاسـی خـود، از دامن زدن و ادعای شئون فرابشری خودداری کردند؟ نگاهی دیگر به تلاش سیاسی امام کاظم برخی معتقدند که امام کاظم درصدد قیام نبود و راهبرد ایشـان تقیـه و مـدارا بـا سلطه وقت و برنامه ریزی درازمدت برای رهبری سیاسـی جامعـه بـود.
نتیجه در این نوشتار تلاش شد با هماهنگ نشان دادن شـئون فـوق بشـری و بعـد سیاسـی / امامت و نیز توجه امام کاظم به هر دو جنبه ، پیوستگی این دو بعد در سیره ایـن امـام همام ثابت شود و با بیان شواهدی چنـد، نشـان دهـیم کـه آن حضـرت از فرصـت هـای پدیدآمده برای به دست گرفتن قدرت ، غافل نبود و تشکیل حکومت را وظیفه انحصاری امام دوازدهم نمیدید؛ هرچند حوادث پیش آمده مانع تحقق یافتن ایـن هـدف شـد."