Abstract:
زبان بهمثابة شکلدهندة ساختمان داستان در تحلیل ساختار آن اهمیت ویژهای دارد. براساس این دیدگاه، ساختار زبان و چگونگی کاربرد و ارتباط زیباییشناسی و فرازبانی، نوع آن را در ارتباط با مضمون کلی اثر مشخص میسازد. زبان حماسی- که یکی از ارکان اساسی این متون است- قابلیتهای ساختاری همچون بهکارگیری کلمات، نحو کلام، لحن متناسب با فضا و حس حماسی در سطوح مختلف آوایی، لغوی و غیره را دارد. در ادب شفاهی نیز افزونبر زبان ساده و یکدست قصهها، حضور نقالان و سخنوران و دخل و تصرف آنان با ورود عناصر جدید در تدوین طومارها، سبب شده است تا بیشازپیش زمینة استفاده از ظرفیتهای زبان حماسی در پیوند با مضمون اصلی طومارها افزایش یابد. هفتلشکر نیز ازجمله طومار جامع نقالان در عهد قاجار است که زمان کتابت آن به 1292ق برمیگردد. این اثر در اصل نام یکی از نبرد– روایتهای مشهور نقالی است که بهسبب شهرت بر یکی از طومارهای جامع نقالان نهاده شده است. در این مقاله باتوجه به مضمون کلی هفتلشکر، ساختار حماسی آن در دو سطح آوایی و نحوی بررسی شده است. استفاده از واجهای انفجاری- انسدادی و ساختمان هجای کشیده در کنار کاربرد پربسامد مصوت کوتاه در سطح آوایی، وجود فضا و حس حماسی را برای خواننده بیشتر ملموس ساخته است. در ساختمان نحوی کلام نیز، تقدم فعل و جابهجایی دیگر ارکان جمله، همنشینی عناصر همنقش، فضاسازی با بهرهگیری نقال از لحن نمایشی، شگردهای کلامی- حرکتی و تکنیکهای شفاهی ازجمله عناصر شکلدهندۀ زبان حماسی هفتلشکر است. همچنین، ویژگیهای موسیقایی نقل شفاهی، همچون ارتفاع صوت و کاربرد مصوتهای بلند و کشیده در پایان جملات سؤالی و ندایی به افزایش آهنگ خیزان کلام و درنهایت زبان حماسی آن منجر شده است.
As the former of the structure of story، language is significantly important in the structural analysis. Based on this viewpoint، language structure and the way it is used، as well as the connection between the aesthetics and ultra-linguistics are specifying its type in relation with the general concept of the literary work. Also the epic language، as the basic foundation of these texts، prospers structural potentialities like word usability، syntactic of utterance، and useful intonation proper with the epical atmosphere and feelings in different levels such as vocal، semantical، etc.
In oral literature، along with having stories from a simple and pure language، presence of rhapsodists and elocutionists and their interference and distort together with new elements ingression in the form of “Scrolls” compilation have increased more and more the use of epical language capacities linked to the main context of scrolls. The “Haft Lashkar” (the Seven Corps) is also one of the Rhapsodists’ Comprehensive Scrolls (RCS) during the Qajarid era of which the time of writing goes back to the year 1292 (Lunar Hijri) (almost 1871 A.D.)، and it is originally the name of one of the famous rhapsodic battle-narrations، which was applied to one of the RCSs due to its fame.
Machine summary:
"(258 :1383 باتوجه به آنچه ذکر شد، در نمونة بیان شده نیز، افزون بر بسامد بالای واج های انفجاری - انسدادی (تقریبا در تمام کلمات )، استفاده از این واج ها در پایان افعال و واژه ها و چینش خاص آنان ، خواننده را با زبان سنگین و ضرب آهنگ حماسی حاصل از آن روبه رو ساخته است .
همان گونه که بیان شد، استفاده از ساختمان آوایی خاص ، آرایش هجاهای متناسب با صحنه های حماسی رزم و بهره گیری از مکث های میان جمله ای و کوتاهی جملات ، نیز در کنار هم نشینی با واج ها، قابلیت زبان حماسی در صحنه ها را افزایش داده است ؛ تا آن جا که این ویژگی تقریبا در سراسر این صحنه به دلیل شتاب و سرعت و برای هماهنگی با محتوا از سوی نقال به کار گرفته شده است .
اگرچه تقدیم همکرد، به سبب ساختمان دستوری نثر- برخلاف شعر- چندان قابلیت اجرا ندارد، اما چنان که در نمونه های ذکرشده نیز آشکار است ، تقدم جزء غیرصرفی از دیگر ارکان جمله نیز («دست به تیغ آبدار برده » در مقایسه با «به تیغ آبدار دست برده »)، با ایجاد تأکید و مکث میان جمله ای و فرازونشیب آهنگ کلام با بهره مندی از افعال پیشوندی ، لحن و ضرب آهنگ حماسی را ملموس ساخته است .
این در حالی است که ارتباط میان نقل شفاهی و شیوة ارائة آن در متن مکتوب طومار با بهره گیری از ویژگی های موسیقایی و روایی در ساختمان نحوی کلام (ازجمله ارتفاع صوت از طریق مکث های میان جمله ای ، تقدیم فعل و دیگر ارکان جمله ) زمینه ساز آهنگ خیزان کلام و افزایش ظرفیت حماسی اثر شده است ."