Abstract:
تحولات موجود حاکی از آن است که دولت - ملت توجیه پذیری عملکـرد خـود را از دسـت می دهد؛ زیرا چنانچه وظایف اساسی این قبیل دولت ها، حفظ ایدئولوژی، اقتصـاد، فرهنـگ و... در سطح ملی باشد؛ امروزه، چنین کارکردهایی با فراینـد بحـران مواجـه شـده اسـت و دولت های ملی نمی توانند سیاست های دلخواه خـود را در عرصـه هـای ملـی کـاملا اعمـال نمایند. با این وجود در رویکرد کارکردگرایی ، ماندگاری نهادها، منوط به کارکرد آنها اسـت . بنابراین ، پس از این ، بقاء نهاد دولت - ملت ، نامفهوم خواهد شد. هدف اساسـی ایـن مقالـه ، بیان آیندة احتمالی دولت های ملی و جانشین آنها است . نگارنده برای تبیین این موضوع از روش استدلالی بهره می گیرد. نتایج این مقاله شامل دو نکتة مهم است : تکوین دولت هـای ایالتی و شکل گیری نظام سیاسی جهانی بر مبنای دموکراسی .
Machine summary:
"در ایـن بـاره بررسی آماری کارولین که حاکی از جنبه های کمـی سـتیز بـین هویـت طبقـاتی و هویـت ملـی کارگران اروپا است ، بر اساس نمودار نشان می دهد کـه تغییـرات تعـداد بـین سـالهـای ١٩٧٠- ١٨٧٠ به نفع هویت طبقاتی کارگران رقم خورده است (وگلـر، ١٩٨٥: ١١٠)؛ ولی با فروپاشی جهـان سوسیالیستی عملا کارکرد ایدئولوژیکی دولت - ملت در قبال هویت طبقاتی معنا و مفهوم خـود را از دست داد و به دلایل گوناگونی که در رأس آنها منافع کاپیتالیسم جهانی قرار دارد، هم اقتصاد، جهانی شد و هم نیروی کار؛ از این رو با جهانی شـدن کـارگران، جنـبش هـای آنـان نیـز جهـانی خواهد شد که در چنین وضعی فقط حکومت جهانی می تواند در مقابله با آن، نقش محـوری ایفـا کند (کای ، ٢٠٠٠: ٧١٥) نه دولت های ملی .
در بین المللی شدن تولیـد و سـرمایه عوامـل متعددی نقش داشته اند که از جمله آنها می تـوان از بحـرانهـای اقتصـادی ناشـی از کاپیتالیسـم سازمان نیافته در دهه های شصت و هفتاد میلادی و جهت گیری این نظام به بحران مذکور، مبنی بر تأکید ویژه بر استراتژی کنترل کارگران به عنوان یک عامل تأثیرگذار و نیز از تضمین و افزایش سود سرمایه گذاری خارجی به عنوان عاملی دیگر یاد کرد که در مورد اخیر، آنچه بـرای آلدرسـون ایجاد سؤال می کند، پذیرش برخی خطرات ناشی از اختلافات فرهنگـی ، زبـانی ، قـومی ، قـانونی و فضای سیاسی و تحمل مجموعه ای از هزینه هـای ارتبـاطی و اطلاعـاتی از سـوی سـرمایه گـذاران خارجی برای انجام سرمایه گذاری در بیرون مرزها است (همـان: ٩١)."