Abstract:
مراکز علوم دینی شیعی و اهل سنت همواره در طول تاریخ، مبدا تحولات بنیادین در جوامع اطراف خود بودهاند. حوزه علمیه قم و الازهر، دو نهاد علمی معتبر شیعه و اهل سنت به شمار میروند که در دوره معاصر، بیشترین تاثیرات و ایفای نقش را در مسائل سیاسی اجتماعی دو کشور ایران و مصر و حتی مناطق شیعی و اهل سنت داشتهاند. هدف این نوشتار، بررسی تطبیقی پروژههای اصلاحاتی است که در حوزه علمیه قم و الازهر اعمال شد و همچنین واکاوی آثار و پیآمدهای سیاسی اجتماعی آنها در دو کشور یادشده است. در این نوشته، از منابع اسنادی با روش تحلیلی- توصیفی بهرهگیری خواهد شد. بر اساس نتایج به دست آمده، اصلاحاتی که در حوزه علمیه قم انجام گرفت، در مقایسه با اصلاحات اعمال شده در الازهر، در تحول سیاسی اجتماعی جامعه هدف خود، نقش و کارآمدی بیشتری داشته است.
Machine summary:
"گرچه نتایج تحقیق نشان میدهد حوزه علمیه قم در تحول سیاسی اجتماعی جامعه هدف خود، در مقایسه با الازهر توفیق بیشتری داشته است، اما باید توجه داشت که این امر بدین معنا نیست که به دلیل موفقیت مزبور، دیگر نیازی به طرح تحول در حوزه نیست، بلکه نشانگر آن است که حوزه علمیه قم دارای ظرفیت و پتانسیل لازم جهت تغییر و دگرگونی بر اساس نیازهای مقتضی میباشد.
اصلاح و بازسازی برخی از مفاهیم اسلامی به دلیل تغییر شرایط سیاسی ـ اجتماعی که پس از جنگ جهانی اول در دهه 1320 در جوامع اسلامی به ویژه خاورمیانه به وجود آمد و همچنین بسط و گسترش تفکر مبارزاتی کمونیستها، برخی از فضلا و مدرسین جوان حوزه دریافتند که باید رویکردی جدید درباره برخی از آموزههای شیعی شکل گیرد تا تحولی بنیادین در نگرش روحانیت و جامعه صورت پذیرد.
پس از این دوره که الازهر گرفتار علوم نقلی محض که منحصر به فقه شافعی و کلام اشعری میشد و علمای آن به دلایلی نسبت به مسائل سیاسی اجتماعی مصر بیاعتنا و دم فروبسته بودند، سیدجمال وارد مصر شد و تلاش کرد الازهر را اصلاح محتوایی کند.
شاید دلیل آن این باشد که برنامه اصلاحی سیدجمال در آغاز نه خوشایند شیوخ الازهر بود و نه مورد تأیید نظام سلطنتی و اشغالگران انگلیسی؛ از اینرو محمد عبده کوشش میکرد تا اصلاحات خود را بیشتر از راههای مسالمتآمیز پیش ببرد تا انقلابی، اما با این همه چون مصر به اشغال انگلیسیها درآمده بود، وی را از کشورش تبعید کردند."