Abstract:
توجه روزافزون جهانی به گاز طبیعی به عنوان انرژی نسبتا مناسبتر، روندی است که از آمار مربوط به سهم روزافزون گاز طبیعی در تأمین مجموع نیاز مصرفی انرژی جهانی مشخص میگردد. از جمله کشورهای در حال توسعه که نیازش به واردات انرژی رو به افزون میباشد، کشور هند است. کشور هند با جمعیت زیاد و اقتصاد در حال رشد، یکی از بازارهای مهم صادرات گاز است. در این مقاله، رقابت سه کشور ایران، روسیه و قطر برای دستیابی به این بازار با استفاده از روش نظریه بازیها مورد بررسی قرار گرفته است. باتوجه به اطلاعات بازیکنان از یکدیگر (اطلاعات کامل)، هر بازیکن حرکت رقبا (استراتژی) را حدس زده و منتظر حرکت رقیب نمیشود. پس بازیکنان همزمان حرکت میکنند و طبیعتا بازی بین بازیکنان بازی ایستا با اطلاعات کامل میشود. این بازی براساس تعادل نش حل شده است. هر بازیکن دو استراتژی دارد: الف) استراتژی حفظ بازار فعلی؛ ب) استراتژی گسترش بازار (به دست آوردن بازار هندوستان). به دلیل رفتار عقلایی بازیکنان در تعادل، تعادل در استراتژی گسترش بازار هرسه بازیکن رخ می دهد. در تعادل، بازیکنان بیشترین پیامد را به دست نمیآورند؛ چرا که از ویژگیهای تعادل نش این است که تعادل لزوما در حالتی که بازیکنان بیشترین پیامد را داشته باشند شکل نمیگیرد.
Machine summary:
از آنجاکه صادرات گاز به آمريکاي شمالي از طريق خط لوله امکان پذير نيست و نيز بازار اروپاي غربي تا حدودي توسط روسيه تصاحب شده است ، در اين مقاله ، صادرات گاز ايران به کشور هند را بررسي مي کنيم .
چشم انداز تقاضاي انرژيهاي اوليه هند طي دوره ٢٠٣٠- ١٩٩٠ (ميليون تن معادل نفت ) (به تصویر صفحه رجوع شود) در اين مقاله ، به بررسي تلاش ايران براي صادرات گاز به هند و رقابت با دو کشور روسيه و قطر ميپردازيم .
در مقاله اي، شهريار (١٣٨٨) تحت عنوان "تحليل حساسيت بازار گاز طبيعي اروپاي غربي با رويکرد نظريه ي بازي ها"، با استفاده از روابط منطقي درون ماتريس بازي، با استراتژي قيمتي، بين روسيه (به عنوان بزرگ ترين رقيب ايران در صادرات گاز طبيعي براي ايران ) و ساير رقباي آن و با فرض اينکه کشور ايران در رقابت با روسيه ، داراي عکس العملي شبيه به عکس العمل ساير رقباي روسيه خواهد بود، اقدام به مدل سازي بازي در قالب يک مدل داده هاي پانل کرده است .
ايران : با توجه به جايگاه ايران به عنوان دومين کشور داراي ذخاير گاز، به صرفه تر است که اين کشور استراتژي گسترش بازار را انتخاب کند ولي از آنجاکه ايران سرمايه گذاري لازم را در اين زمينه انجام نداده است و اگر براي آينده نيز اقدام به سرمايه گذاري ننمايد، احتمال از دست دادن بازار گاز را دارد (که با توجه به کاهش صادرات در سال ٢٠٠٩ نسبت به سال ٢٠٠٨ بعيد به نظر نمي رسد) و از اين رو، حفظ وضع موجود حداقل براي کوتاه مدت به صرفه است .