Abstract:
بحث درباره کرامات و خوارق عادات، ابعادی گوناگون دارد؛ از جمله، ارزش و اهمیت آن نسبت به شخصی که ادعای کرامت دارد و برای دیگران که با این ادعا مواجه هستند. این نوشتار، از نگاه عارفان مسلمان به منظور پاسخ به این پرسش و همچنین برای جلوگیری از آسیب هایی مانند مفتون شدن در اثر مشاهده خرق عادت _ که از این راه ممکن است دامن گیر انسان شود _ سامان یافته است. وجود مدعیان ولایت و به طور خاص، مدعیان مهدویت و ایجاد حلقه های گوناگون انحرافی، ضرورت این بحث را موجه می سازد. از جمله یافته های پژوهش این است که کرامت حقیقی، معرفت به خدا و تخلق به اخلاق الله است، نه صرف تصرفات ظاهری در طبیعت. اولیای حقیقی خداوند به خرق عادات توجه نکرده اند و حتی آن را کتمان می کنند و تصرف در عالم در محضر خداوند را خلاف ادب می دانند. مشغول شدن به خرق عادت و غافل گردیدن از معرفت حق، می تواند مکر و استدراج در حق متصرف باشد. از جمله آسیب هایی که این چنین به جامعه وارد می شود و دوستداران این طریق را در گرداب خود فرو می برد، پیروی بی چون و چرا از مدعیانی است که برای اثبات ادعای خود دست به خرق عادت و کرامت می زنند. نوشتار پیش رو ما را به این نتیجه رهنمون می سازد که هر کار خارق العاده ای کرامت نیست و انسانی صالح که کرامت دارد، کرامت خود را وسیله جلب توجه دیگران و جمع آوری مریدان نمی کند.
Machine summary:
"با فرض پذیرش این مطلب که چنین اعمال خارقالعادهای از این افراد صادر میشود و صرف تبلیغات و دروغ پردازی نیست، و به فرض اینکه این افعال را کرامتی برای صاحب آن بدانیم؛ زیرا بسیاری از این افعال بیش از سحر و شعبده و فریبکاری نبوده و اصلا نام کرامت بر آنها صادق نیست، به بررسی جایگاه کرامات نزد اولیاء الهی و عرفا میپردازیم تا از این میان ارزش این کرامات برای مدعی ولایت و بهویژه پیروان آنان تبیین شود.
بنابر این از نگاه عارفان، کرامت عبارت است از خرق عادت در طبیعت یا خرق عادت در نفس که در اثر اطاعت خداوند برای بنده صالح خداوند حاصل میشود و خداوند با این هدیه او را اکرام میکند؛ عامه، از کرامات تصرفات ظاهری را دلیل بر مقام میدانند؛ ولی خواص خرق حجابهای باطن خود را کرامت میدانند که خدا به آنها کرامت نموده است (همو: 16).
(قشیری، 1374: 487) بنابر این انسان در مسیر سلوک به سوی حق، در صورتی که سلوکش صحیح باشد، ضرورتا به منازل و مقاماتی خواهد رسید که مراد همان کرامات معنوی است؛ ولی رسیدن به خرق عادات و کرامت ظاهری ضروری نیست؛ چرا که این نوع کرامت منتی است از جانب حق بر بنده نیکوکار خود که بنا بر حکمت میدهد.
(ابنعربی، بیتا: ج2، 370) از مهمترین توصیههای عارفان این است که اگر به دست تو کرامتی صادر شد، مواظب باش که این کرامت پاداش عمل تو قرار نگیرد و در همین دنیا نتیجه استقامت و پایداری تو در راه زهد و تقوا نباشد؛ چرا که هدف عارف از این زهد و پارسایی رسیدن به مقام قرب الهی و فنای در حق است و راضی شدن به کمتر از آن، موجب خسران میشود (ابنعربی، 1391: 63)."