Abstract:
کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان سندی بینالمللی دربارهی حقوق زنان است که بیشتر کشورهای جهان به آن پیوسته یا در حال پذیرش آن هستند؛ از آنجا که کنوانسیون متاثر از مکتبی است که در آن فردگرایی اصالت دارد و با توجه به آسیبی که در عرصهی جهانی به کانون خانواده و حیات انسانی وارد آمده، لازم است با رویکردی جامع و کلانگر (سیستمی) به تحلیل و تبیین دقیق و ریشهای این موضوع پرداخته شود. در این پژوهش حیات خانوادگی به عنوان یک نظام منسجم و سلول اولیه و اصلی جامعه تبیین شده، اجزاء و مولفههای کلیدی آن استخراج شده و سپس تاثیر آزادی به عنوان مبانی کلیدی کنوانسیون در مولفههای حیات خانوادگی شامل قوامیت مرد، محبوبیت زن و در نهایت نظام خانواده تحلیل و بررسی میشود. بر اساس نتایج به دست آمده، کنوانسیون با داشتن بندهای مختلف موجب از بین رفتن مسئولیت و مدیریت مردان در خانه و کاهش پایبندی زنان به کانون خانواده میشود
Convention on the Elimination of all Forms of Discrimination Against Women (CEDAW) is the international documents on women’s rights that most countries have acceded to it or accepting it; Since the Convention is affected by the ideology of individualism and Due to the damage has been inflicted in the family and human life on the world stage، It is necessary to apply to systematic approach to accurately and deeply analyzing and explaining this issue. In this research، Family life has been explained as a coherent system and primary cell of society، Its components have been extracted، then freedom impact، as Key principles of the Convention has analyzed on family life components، including male guardian، the popularity of women and finally family system. According to the results، Convention substances cause reduced loss of male guardian and commitment of women to family.
Machine summary:
"بنابراین با اصالت یافتن آزادی و تمایلات فردی، بر انسان هیچ تکلیفی به جز آنچه خود بخواهد مترتب نمیشود، لذا مردی که به دنبال منافع، تمایلات و خواستههای فردی خویش است و در محیط خانواده تکلیف و مسئولیت اصلی خود ـ که همانا قوامیت به معنای تأمین کنندگی، حمایت کنندگی و امنیتدهی است ـ را انجام ندهد، اعضای خانواده به ناچار چنین نیازهایی را یا شخصا برطرف میکنند (که در واقع با توجه به اجتماعی بودن انسان عملی نخواهد شد) و یا از طریق برقراری رابطهای دیگر به دنبال تأمین این نیازها هستند و آرامش و سکنی را خارج از سازوکارها و روابط خانوادگی جستوجو میکنند.
در نمودار شمارهی 4 با توجه به رویکرد سیستمی در قالب نموار علی- معلولی و حلقههای علی، اثرگذاری علت ریشهای یعنی آزادی در اندیشهی لیبرالیستی و با نگاه کنوانسیون بر قوامیت مرد و به تبع آن بر حیات خانوادهی متعالی را میتوان ملاحظه کرد که به بیان چند نمونه از مواد آن پرداخته خواهد شد: الف ـ «برخورداری از حقوق بشر و آزادیهای اساسی» که در مادهی 3 به آن اشاره شده است؛ آزادی در کنوانسیون به معنی مانع یا مداخلهی کمتر پیش روی انسان است که منجر به کم رنگ شدن و از بین رفتن حدود و قیود الهی میشود.
در نمودار شمارهی 5 میتوان در یک فرآیند تحلیلی سیستماتیک، اثرگذاری این علت ریشهای یعنی آزادی با نگاه کنوانسیون را در محبوبیت زن و به تبع آن در حیات خانوادهی متعالی ملاحظه کرد که به بیان چند نمونه از مواد آن پرداخته خواهد شد: الف ـ «روابط آزاد با رضایت آزادانهی دو طرف» که در بند 16-1 بخش الف و ب مطرح شده است؛ این روابط در عمل به «ترویج خودفروشی زنان» منجر میشود."