Abstract:
قاعده روایی "لِلْمُصِیبِ أَجْرَانِ وَ لِلْمُخْطِئِ أَجْرٌ وَاحِدٌ" که در این پژوهش از آن به «نظریه معذوریت» تعبیر شده، تلخیص روایتی منقول از عمرو بن عاص و ابو هُریره، در کتب حدیثی اهل سنت میباشد، که بیشتر در جواز اجتهاد و اثبات عقیده مخطئه به آن استناد شده و شیعه آن را تلقی به قبول نموده است. در این مقاله برای تبیین علل ردّ یا قبول یا شهرت این روایت در بین علمای شیعه از زمان حضور تا عصر حاضر، به بررسی سیر تلقی به قبول آن پرداخته شده است. به این منظور پیش از پرداختن به آراء شیعه در این باب، ابتدا صحت روایت بنابر معیارهای اهل سنت اثبات شده، و سپس به اجمال چگونگی بهرهگیری از آن توسط علمای اهل سنت ذکر شده است، تا تصویری از فضای جامعه اسلامی در قرون مختلف ترسیم گردد. بررسیها نشان میدهد که معذوریت مخطئ در شیعه در قرن هفتم، به دنبال جدایی کامل معنای اجتهاد و قیاس در بین امت اسلامی، توسط محقق حلی رسماً پذیرفته و برای آن ادلهای عقلی بیان شد که فقهاء و اصولیون قرون بعد در تکمیل و تقویت آن کوشیدند؛ تا در قرن13 به خاطر هماهنگی اصول مأخوذ از روایت توسط اهل سنت با اصولی که شیعه بر اساس کتاب و سنت و عقل پذیرفته، بر تلقی به قبول روایت اذعان شد.
Machine summary:
بعد از صاحبان کتب ششگانه اهل سنت نیز، این روایت به طـرق مختلـف وبـا تفـاوتی اندک در تعبیر، در کتاب های اهل سنت وارد شده است ، ومعمـولا دربـاره اجتهـاد حـاکم ، قاضی ومفتی (ابن عبدالبر(٤٦٣ه)، ١٤١٤،ج ٢،ص ٨٨٢) وجواز اختلاف در فروع (ابن عربـی (٥٤٣ه)، بی تـا،ج ١،ص ٢٩٢؛ بیضـاوی (٦٨٥ه)، ١٤١٨،ج ٢،ص ٣٢)، ودر توجیـه اختلافهـای موجود بین صحابه (ازجمله : ابونعیم (٤٣٠ه)،١٤١٥،ص ٣٧٠؛ ابن تیمیـه (٧٢٨ه)، ١٤٠٦، ج٤، ص٣٩٢؛ ج٥،ص ٥٠١؛ ج٦، ص٢٧؛ ابن حجـر(٨٥٢ه)،١٣٧٩،ج ١، ص٦٣؛ ج١٢، ص٣٠٩) - خصوصا در جنگهای دوره خلافت حضرت علی (ع )ـ وگاه نیز در توجیه چگونگی اختلاف حضرت داود وسلیمان (ع ) در قضاوت به آن استناد شده اسـت (ازجملـه : اسـفراینی (٤٧١ه)، 2 ١٣٧٥، ج٣،ص ١٤٢٠؛ بغوی (٥٦٦ه)، ١٤٢٠،ج ٣،ص ٢٩٩(به نقل از قائلان به اجتهاد انبیاء)).
اما در باب این روایت تا محقق حلی (٦٧٦ه) نظر جدیدی ارائه نشد، بطوریکه علی بن موسی ، معروف به سید ابن طاووس (٦٦٤ه) از فقهای بزرگ شیعه در ایـن دوره (آقـابزرگ تهرانی ، بی تا،ج ٤،ص ١١٦-١١٧) در کتاب «الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف » عقیـده بـه تصویب وتخطئه را از جمله طرائف مذاهب چهارگانه ، ذکر می کند وپس از طـرح روایـت عمرو بن عاص می گوید: "پس باب إباحه خطا را گشـودند وبسـوی نقـض شـریعت رفتنـد"(سـیدابن طـاووس ، ١٤٠٠، ج١، ص١٩٢).