Abstract:
در منطقه جنوب غرب آسیا تعارضات ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک همواره از نمود بالایی برخوردار بوده است؛ بهگونهای که این منطقه بیش از آنکه شاهد شکلگیری ائتلافهای منطقهای و همگرایی باشد، حول محور چالشهای امنیتی درونمنطقهای شکل گرفته است. در این میان ایران و ترکیه در طول تاریخ و بهویژه از زمان بهرسمیت شناخته شدن مذهب شیعه توسط صفویان، وارد چالشهای فراوانی ازجمله جنگهای ارضی و مرزی شدند و مسائل هویتیـمذهبی در دوران بعد در روابط میان طرفین تأثیر زیادی داشت. اساساً بر بنیاد درگیریهای هویتی این پرسش مطرح میشود که متغیرهای ژئوپلیتیـک در آینده روابط ایران و ترکیه چه نقشی خواهند داشت؟ بهنظر میرسد با توجه به تجربیات تاریخی و با لحاظ متغیرهای ژئوپلیتیـک، شاهد نوعی نوسان در روابط میان ایران و ترکیه در طیفی از رقابتهای تنشآمیز خواهیم بود که بهطور قطع خود این امر تحت تأثیر ایدئولـوژی و جریانهای سیاسی حاکم در دو کشور خواهد بود. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد توصیفیـتحلیلی به تحلیل ژئوپلیتیک روابط کنونی ایران و ترکیه بر مبنای تجربههای تاریخی پرداخته و به این نتیجه رسیده است که کشورهای ایران و ترکیه هرچند از شکل رقابتهای قدیمی نظیر جنگهای طولانی دوری کردهاند، ولی این رقابت در شکل نوین ژئوپلیتیکی به خارج از مرزهای جغرافیایی هریک از طرفین سرایت کرده است.
Machine summary:
در شرایط کنونی کـه اعتدال گرایان در ایران پیروز شده اند و همچنان حزب عـدالت و توسـعه ترکیـه قـدرت را در دست دارد، متغیرهایی نظیر زبان ، مذهب ، مؤلفه های مربوط به توسعه سیاسی در دو کشـور، روابط خارجی آنها با نظام بین الملل و رقابت در مناطقی نظیر جنوب غرب آسیا نقش فعـالی را در سیاست خارجی طرفین نسبت به یکدیگر ایفاء میکنند.
مدل شماره (١) مرکزیت ایران در جهان تشیع لبنان، پاکستان، عربستان، ترکیه هند، یمن ، سوریه ، کویت و امارا/ عراق، بحرین و آذربایجان ایران (ترسیم از نگارندگان ) در زمینه بازسازی ژئوپلیتیک شیعه پـس از انقـلاب اسـلامی افزون بـر تحـولات حـوزه نظری، در حیطه کاربردی نیز این بازسازی در اشکال مختلف رخ داده که ازجمله مهم تـرین این تحولات را میتوان در شکل گیری احـزاب و تشـکل های شـیعه گرا در کشـورهایی نظیـر عراق ، لبنان ، بحرین ، پاکستان ، افغانستان و فلسطین یافت .
بـر مبنـای سـخنان اردوغـان و عبدالله گل میتوان سه اصل راهنما را در سیاست خارجی حـزب عـدالت و توسـعه مشـخص کرد: نخست ، اروپاییسازی سیاست خارجی به عنوان راهی برای حفـظ مشـروعیت داخلـی و بین المللی دولت ؛ دوم ، پیگیری سیاست مشکل صفر با همسایگان به مفهوم ایجـاد شـرایطی صلح آمیز در ترکیه از طریق برقراری علایق تجاری و سیاسی با آنان و بـه ویژه بـا کشـورهای اسلامی؛ سوم ، در پیش گرفتن سیاستی که توازن لازم بین احساسات ضدامریکایی توده های هوادار آن ازیک سو و نیاز جاری به حمایت امریکا از سوی دیگر را برقرار سازد (یاووز، ١٣٩١: ٣٢٦).