Abstract:
یکی از مسائل اساسی جوامع در حال گذار، مسئله تغییرات دینداري از بعد نسلی است . در تبین مسئله ، بیشتر تحقیقات صرفاً مبتنی بر رویکردهاي ساختاري و کلان می باشند. این تحقیق علاوه بر توجه به رویکرد کلان، با تأکید بر پدیده هاي خرد دامنه، مانند خانواده و از طریق مقایسه خانواده هاي روحانی و غیرروحانی، در پی بررسی سهم مؤلفه ها ي دینی خانوادگی در تبیین تفاوت نسلی از حیث دینداري است. در این پژوهش، از روش پیمایش و تکنیک پرسش نامه براي جمع آوري اطلاعات استفاده شد. از میان کلیه خانواده هاي روحانی و غیرروحانی شهر قم ، که دارا ي حداقل یک فرزند 18 تا 29 سال بودند، تعداد 390 نفر پدر و یک فرزند آن، به روش نمونه گیري خوشه اي چندمرحله اي انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد علاوه بر رابطه معنادار تفاوت نسلی با متغیرها ي توافق د ینی والد ین و درك از اهمیت دینداري براي پدر و اجتماعیکردن دینی، تفاوت نسلی از حیث دینداري در خانواده هاي روحانی، به طور معنادار ي کمتر از خانواده هاي غیرروحانی است.
Generational religious changes are among the fundamental issues in transitional societies. Explaining this issue، most research works are based solely on macro-structural approaches. In addition to studying the macro approaches، the present research emphasizes on the minor range phenomenon such as family، and through comparing clerical and non-clerical families، seeks to expound the role of family- religious components in explaining the generational difference in terms of religiosity. In this research، the survey method and questionnaire technique were used to collect data. From among all the clerical and non-clerical families in Qom، with at least one child between 18 to 29 years old، 390 fathers and one of their children were selected through multistage cluster sampling. The research findings show that، in addition to the significant relationship between generational difference and variables of parents’ religious compatibility، father’s knowledge of the importance of religion، and religious socialization، in clerical families، the generational difference in terms of religiosity is significantly lower than that of non- clerical families.
Machine summary:
این تحقیق علاوه بر توجه به رویکرد کلان، با تأکید بر پدیدههای خرد دامنه، مانند خانواده و از طریق مقایسه خانوادههای روحانی و غیرروحانی، در پی بررسی سهم مؤلفههای دینی خانوادگی در تبیین تفاوت نسلی از حیث دینداری است.
یافتهها نشان میدهد علاوه بر رابطه معنادار تفاوت نسلی با متغیرهای توافق دینی والدین و درک از اهمیت دینداری برای پدر و اجتماعیکردن دینی، تفاوت نسلی از حیث دینداری در خانوادههای روحانی، به طور معناداری کمتر از خانوادههای غیرروحانی است.
بنابراین، مسئله کلی که اینجا مطرح است اینکه با توجه به تغییرات ساختاری کلان و تأثیرات دین زداینده آن در جامعه، آیا نهاد خانواده میتواند با توجه به ویژگیها و کارکردهایش، در تعدیل وضعیت تغییرات دینداری از بعد نسلی و اجتماعی کردن دینی نسل جوان موفق باشد؟ بدینمنظور، این تحقیق علاوه بر بررسی مؤلفههای دینی خانوادگی تأثیرگذار بر جانشینی بین نسلی دین، در پی مقایسه تفاوت نسلی از حیث دینداری در بین خانوادههای روحانی و غیرروحانی نیز میباشد تا از این رهگذر، نقش ساختارهای خانوادگی را نیز در این زمینه مشخص نماید.
ازآنجاکه جامعه ایران، با اجرای برنامههای توسعهای و طیکردن روند نوسازی و در نتیجه، بهبود شاخصهایی چون افزایش سطح ارتباطات و وسایل ارتباط جمعی و توسعه نهادهای اجتماعی جدید، مانند دانشگاه (با محتوای سکولار و اومانیستی)، با دگرگونیهایی در ساختارهای اجتماعی و سیاسی مواجه بوده است و همچنین، ازآنجاکه جوانان بنا به الزامات زندگی فردی و اجتماعی، زودتر و بیشتر در معرض فرایندهای تغییر و زندگی در زیست جهانهای متکثر قرار میگیرند، طبق نظر مانهایم و برگر، فرض ما این است که دینداری فرزندان به طور کل، کمتر از دینداری پدران باشد.