Abstract:
رویکرد انتقادی علامه شوشتری در شرح نهج البلاغه، موجب شکل گیری نقدهای فراوان بر شارحان پیشین گردید که تحلیل محتوا و ارزیابی آن ها به جهت کمّی و کیفی، از موضوعات شایسته پژوهش است. نقدهای علامه به حسب موضوع به گونه های کلامی، تاریخی، فقه الحدیثی، ادبی، لغوی، مصدرشناسی و رجالی دسته بندی می گردد. هرچند دلایل علامه در نقد، بر پیش فرض های کلامی شیعه استوار است. مدلّل کردن موارد نقد، به منابع کهن و مورد پذیرش دیگر شارحان، کمک شایانی در داوری نقدها به حساب می آ ید. بهج الصباغه برای شناخت شیوه نقد عالمان نیز کتاب مناسبی است.
Machine summary:
"از سوی دیگر، ابنابیالحدید ادعا کرده است که شیعیان بین تقیه در سب و تبری فرق گذاشتهاند، اما در بین اصحاب معتزلی ما فرقی بین سب و تبری نیست و در صورت تقیه، انجام هر دو جایز است و علت اینکه حضرت، مؤمنان را از برائت جستن از خود پرهیز داده است، این است که در قرآن کریم، برائت فقط به مشرکان نسبت داده شده است<FootNote No="23" Text=" «براءة من الله و رسوله إلی الذین عاهدتم من المشرکین»؛ این اعلان بیزاری است از سوی خداوند و پیامبرش، برای مشرکانی که شما با آنها، عهد و پیمان بستهاید.
"/> علامه شوشتری در پاسخ مینویسد: اولا، سخن ما را دربارۀ عدم صحت انتساب این سخن به امیرالمؤمنین را دانستی؛ ثانیا، بر فرض صحت انتساب این سخن به امیرالمؤمنین میگوییم: اینکه ابنابیالحدید گفته فقره «فإن جاء الجد فهو لیث غاب و صل واد» قابل تطبیق بر ابوذر نیست، اشتباه است و کاملا قابل انطباق بر وی است، زیرا ابوذر با اینکه ضعیف بود، (بهخصوص پس از اینکه معاویه و عثمان وی را سوار بر شتری برهنه، در حالی که شب و روز در حرکت بود، تبعید کرده، به گونهای که گوشت بدنش آویزان شده بود و مردم تصور کردند که از دنیا رفته است)، اما مانند یک شیر در برابر عثمان ایستادگی کرد."