Abstract:
توسعه فیزیکی شهرها، تجاوز به حریم و بستر رودخانه ها و اراضی پیرامونی آن ها منجر شده است. استفاده انسان از رودخانه و نوع دخالت در حریم آن موجب تغییراتی در کانال رود و حاشیه آن می شود. در دهه های اخیر، کلان شهر شیراز شاهد گسترش بیش ازحد فضاهای ساخته شده بوده است؛ به گونه ای که بیش از دیگر شهرهای استان رشد فیزیکی دارد. بخش اعظم این توسعه، نامنظم و خودسرانه صورت گرفته و درنتیجه، توسعه فیزیکی شهر به تغییر لندفرم های ژئومورفولوژیکی اطراف منجر شده است. هدف این پژوهش، بررسی توسعه شهری در حریم رودخانه خشک و دامنه تغییرات آن در بازه زمانی 48 ساله در شهر شیراز است.این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. پژوهش با استفاده از عکس هوایی سال 1346 به مقیاس 1:20000، تصاویر ماهواره لندست در سال 1394، سنجنده اولی و نقشه های توپوگرافی منطقه و برداشت داده های میدانی به کمک سامانه موقعیت یاب جهانی (GPS) صورت گرفت. همچنین به منظور پردازش داده ها و تهیه نقشه، از نرم افزارهای ArcGis10.3 و Envi4.8 استفاده شد. مطابق نتایج، در دوره زمانی فوق توسعه فیزیکی شهر در حریم رودخانه، در مقایسه با سال 1346 در بازه اول 21 هکتار، در بازه دوم 220 هکتار و در بازه سوم 54 هکتار است. به طورکلی، 295 هکتار از حریم رودخانه به کاربری های ساخت وساز شهری تعلق گرفته و جابه جایی عرضی رودخانه در بخش یک 176 متر، بخش دوم 145 متر و در بخش سوم 68 متر بوده است.همچنین بررسی ها نشان می دهد الگوی گسترش فیزیکی کلان شهر شیراز، از هسته ای به سمت خطی پیش رفته است.
Machine summary:
آثار گسترش فیزیکی و تغییر کاربری های شهری بر حریم رودخانه (مطالعۀ موردی : رود خشک در شیراز) میثم جمالی- دانشجوی دکتری ژئومورفولوژی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات تهران ابراهیم مقیمی *- استاد ژئومورفولوژی دانشگاه تهران زین العابدین جعفرپور- استادیار اقلیم شناسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات تهران پرویز کردوانی- استاد جغرافیای طبیعی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات تهران پذیرش مقاله : ١٣٩٤/١٠/١٠ تأیید نهایی: ١٣٩٥/٠٢/١٨ چکیده توسعۀ فیزیکی شهرها، تجاوز به حریم و بستر رودخانه ها و اراضی پیرامونی آن ها منجر شده است .
در این پژوهش ، آثار توسعۀ فیزیکی شیراز بر تغییرات کاربری اراضی در حریم رود خشک در بازة زمانی سال های ١٣٤٦- ١٣٩٤ بررسی میشود.
آهر و دیگران (٢٠١٢) در یک بازة زمانی ٣٥ ساله ، با استفاده از داده های 42 توپوگرافیکی و تکنیک های سنجش ازدور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، تغییرات و فرسایش کناری رودخانۀ پراوارادر هند را مطالعه کردند و به این نتیجه رسیدند که عامل اصلی در تغییرات رودخانه ، انسانی بوده است .
شهبازی (١٣٨٨) عوامل مؤثر بر ناپایداری بستر رودخانۀ قره سو در کرمانشاه را مطالعه کرد و با استفاده از عکس های هوایی در چند بازة زمانی نتیجه گرفت که زمین ساخت با دخالت گسل و انطباق با مسیر رودخانه ، تغییرات رودخانه را کنترل کرده و تغییرات عرضی این رودخانه ، به وسیلۀ گسل محدود شده است .
نتیجه گیری بررسی تغییرات اثر توسعۀ شهری و تغییر کاربری اراضی بر حریم رودخانۀ خشک ، از مهم ترین اهداف این پژوهش بوده است .