Abstract:
در مسئله «احباط و تکفیر»، معتزله قائل به احباط کلی بوده ، دلایل عقلی و نقلی ذکر می کنند. در مقابل ، اشاعره و اکثر امامیه در حال کفر، ارتداد، شرک و نفاق ، منکر احباط کلی هستند و آن را مستلزم ظلم ، ترجیح بلامرجح و یا تناقض و دور می دانند. آیت الله جوادی آملی دربارة کفر، شرک ، نفاق و ارتداد، قائل به حبط محضند که انسان بر اثر آن ها همة هستی خود را از دست می دهد و دربارة معاصی قائل به حبط غیرمحض هستند. ایشان بر اساس حرکت جوهری نفس معتقدند، نفس مادامی که رابطة تعلقی با بدن دارد، قابلیت دگرگونی دارد و افعال انسانی با نفس ، اتحاد وجودی دارند و صورت متناسب با خود را ایجاد می کنند.
Machine summary:
"٣. دیدگاه امامیه غالب محققان امامیه در علم کلام و تفسیر، به طور کلی «احباط » را در غیر از حالت کفر و ارتداد و نفاق نفی کرده و گفته اند: «هرگز کارهای نیک و بد، به نحو احباط کلی یا جزئی در یکدیگر اثر نمی گذارند» (علامه حلی ، ١٤١٣ق : ٤١٣؛ طباطبائی ، ١٤١٧ق ، ٢: ١٧٠ـ١٧٢)؛ یعنی نه کار نیک موجب نابودی کارهای بد می شود، نه عکس آن ، بلکه هر عمل نیک یا بد در جایگاه خود قرار دارد تا در قیامت اعمال با یکدیگر سنجیده شوند و در پایان به کیفر یا پاداش اعمال رسیدگی گردد؛ اما حبط اعمال به وسیلة کفر، شرک ، ارتداد و نفاق ، مطلب مسلمی است که در قرآن کریم به آن تصریح شده است (ر.
این گروه معتقدند، انسان ثواب و عقاب عمل خود را هنگام صدور عمل دریافت می کند، اما مشروط به آن که تا دم مرگ با کفر یا ارتداد، کارهای نیک را نابود نکرده باشد و یا با توبه و اسلام آوردن ، کارهای بد را جبران نکند (علامه حلی ، ١٤١٣ق : ٤١٢؛ طباطبائی ، ١٤١٧ق ، ٢: ١٧١؛ جوادی آملی ، ١٣٨٩، ١٠: ٦٠٨؛ جوادی آملی ، ١٣٨٧: ٢٩).
وی معتقد است ، کسانی که استحقاق ثواب و عقاب را مشروط به زمان مرگ می دانند، دچار اشتباه و انحراف شده اند؛ اما ایشان در تفسیر موضوعی معاد در قرآن (جوادی آملی ، ١٣٨٧: ٣٠)، دیدگاه علامه طباطبائی را (که قائل به موافات هستند) به گونه ای بیان کرده اند که گویا با علامه هم عقیده اند."