Abstract:
ابن ابی الحدید معتزلی، مشهورترین شارح نهج البلاغه و کتاب او از برجسته ترین شرحها ی نهج البلاغه
است. ویژگی مهم این کتاب در فهم صحیح کلام امام است، فهم صحیح نیز در گرو تار یخی نگر ی هر مولفه است که وی توجه خود را بدان معطوف ساخته تا کلام امام علی علیه السلام صحیح تبیین و تفس یر شود. توجه به جغرافیا و فضای سخن، بیان سبب صدور و اهتمام به یافتن تار یخ ای راد ک لام امیرمومنان علیه السلام از مهمترین ابزارهایی است که وی بدان نظر داشته تا سخن امام در جایگاه خویش خوش نشیند. ضمن آنکه نقد بر اساس سیاق کلام، نسب اشخاص، منقولات دیگران، اخبار مش هور و روای ات تار یخی از جمله ابزارهایی است که ابن ابیالحدید توانسته در تاریخی نگری به اخبار مختلف به کارگیرد. البته تا ثیرپذ یری
کلامی و برخوردهای فرقه گرایانه را میتوان مهمترین نقد شرح او دانست که از تعصب اعتقادی و عناد با
مذهب شیعه نشئت میگیرد، چرا که برخی اوقات وی بهسبب تعصب اعتزالی، تاریخی نگری را به کنار
نهاده و فهم فرقه ای خویش را بر فهم صحیح، مقدم دانسته است.
Machine summary:
"برخی از مواردی که نویسنده به آن دست یافته عبارت است از: ابن ابیالحدید در اینکه چه زمانی خطبه دوم ایراد شده است به سخن شریف رضی خدشه وارد میکند و بنابر تحلیل اخبار تاریخی در مورد زمان ایراد خطبه مینویسد: و بدان این گفتار علی( که فرموده است: «اکنون زمانی است که حق به اهل آن برگشته است» تا آخر خطبه، در نظر من بعید است که چنین کلماتی را پس از بازگشت از صفین فرموده باشد، زیرا در آنهنگام درحالیکه از موضوع حکمیت و مکر و خدعه عمروعاص، زمام حکومت آن حضرت پریشان بود و بهظاهر کار معاویه استوار شده بود و به کوفه برگشت و از سوی دیگر، میان لشکر خود نوعی از سرکشی و بیوفایی ملاحظه فرمود، اینگونه سخنان در چنین موردی گفته نمیشود، و چنین به نظر میرسد و صحیحتر هم هست که امیرالمؤمنین( این کلمات را در آغاز بیعت خود و پیش از آنکه از مدینه به بصره حرکت کند، ایراد فرموده باشد.
ابن ابیالحدید در موضعی پس از تفسیر مقصود امام از «دارالهجره» به مدینة الرسول، به شرح بازگشته و با توجه به موارد قرینۀ منفصله کلام که به شأن صدور آن مربوط است، بر نظر راوندی نقدی وارد کرده و میگوید: راوندی، دارالهجره را کوفهای دانسته که امیرمؤمنان( به آن هجرت فرمود و این صحیح نیست، بلکه مراد مدینه است و سیاق کلام چنین اقتضایی دارد، زیرا چون این نامه را به کوفیان نوشت از آنها دور بود، لذا چگونه برای آنان چیزی بنویسد و آنان را از خودشان خبر دهد..."