Abstract:
استقلال بهطورکلی، به «ناوابستگی به غیر» و «اتکا به خود» اشاره دارد، اما معنا و حدود آن در تربیت، محل اختلاف صاحبنظران بوده است. بدینروی، ضرورت شناخت معنا و حدود استقلال متربی به عنوان ویژگی غیرقابلاجتناب، برای هدفگذاری در تربیت و اقدام عملی در جهت آن، آشکار است. تمایزهای قابل تاملی دراینباره در بین دیدگاههای موجود فلسفة تعلیم و تربیت غرب، با دیدگاه برآمده از منابع اسلامی بهچشم میخورد که برای تعیین هدفهای تربیتی، نیازمند تعیین موضعی قابل دفاع است. بنابراین، موضوع این جستار بررسی و ارزیابی معنا و حدود «استقلال مطلوب» به عنوان هدف تربیت دینی از دو منظر مزبور است. این جستار تطبیقی به توصیف و ارزیابی دیدگاهها با روش «تحلیل متن و سنجش منطقی آنها» با معیار «توجه به ابعاد لازم» و «قابلیت تحقق» پرداخته است. نتایج این بررسی نشان میدهد که برآورد بیش از حد از توانایی عقل و اختیار انسان، برخی فیلسوفان تعلیم و تربیت غرب را به تعیین استقلالی بیش از حد فراخدامنه کشانده است. این در حالی است که دیدگاه اسلامی ضمن توجه خاص به رابطة مربی و متربی، بهویژه در تربیت دینی، محدودیتهای هستیشناختی اراده و اختیار، و نارسایی عقل تنها را لحاظ کرده و برای رفع آنها، تکیهگاه قابل اعتماد و برنامة خاص ارائه کرده است.
Machine summary:
"مفهوم لغوی «استقلال» در زبان فارسی، به معنای «ضابط امر خویش بودن، بهخودیخود بهکاری بر ایستادن بیشرکت غیری» آمده (دهخدا، 1338؛ معین، 1360، ذیل واژة «استقلال»)، و «آتونومی» (autonomy) معادل این واژه در زبان انگلیسی به معنای «خودمختاری، خودگردانی، آزادی عمل، بودن یا عمل کردن جدای از دیگران، توانایی یا حق یک کشور، گروه، و غیره برای مدیریت خود و نیز هدایت ناوابستة خویشتن از نظر اخلاقی» آمده (فرهنگ فلسفی آکسفورد، 1994؛ دیکشنری وبستر، 1998) که برگرفته از دو واژة لاتینی autos (خود) و nomos (قانون) است.
اما اهمیت مفهوم «استقلال» در زندگی فردی و اجتماعی انسان، فیلسوفان را به تأمل ژرفتر در مفهوم آن واداشت و این تأملات سؤالاتی را مانند سؤالات ذیل به وجود آورد که قانون حاکم بر رفتار، در چه صورت از آن خود شخص و در چه صورت از آن دیگری است؟ و اصولا آیا ممکن است انسان از قانونی تبعیت کند که کاملا از درون خودش نشئت گرفته و هیچ تأثیری از بیرون نپذیرفته باشد؟ اگر ممکن است، ماهیت این منشأ درونی چیست؟ و اگر ممکن نیست، چه نیرویی صلاحیت قانوندهی برای انسان دارد؟ دقت در این پرسشها زمینة تحلیلهایی فلسفی یا روانشناختی را در میان فیلسوفان ایجاد کرده و دیدگاههای مختلفی را فراهم آورده است که در اینجا، ضمن مرور این دیدگاهها، به ترسیم حدود استقلال متربی در تربیت و بهویژه در تربیت دینی، خواهیم پرداخت."