Abstract:
آرای پال توئیچل و راجنیش اشو در باب تناسخ را میتوان از جنبههایی مقایسه کرد. در این تطبیق دو وجه اشتراک و دو وجه اختلاف بهدست میآید. وجوه اشتراک از این قرارند: نخست) هر دو قائل به معنای واحدی از تناسخ هستند و به تأثیرگذاری یکجانبۀ قانون کرمه بر چرخۀ زندگی اذعان دارند؛ دوم) هر دو به اهمیت اثبات تناسخ اعتقاد دارند، در این مقام علاوه بر استناد به تجربههای معنوی خویش، از نظریۀ یادآوری خاطرات تمسک جستهاند. موارد افتراق به این شرحند: نخست) رویکرد آن دو دربارۀ تناسخ متفاوت است؛ با این توضیح که توئیچل با برجستهسازی نظریۀ یادآوری که در مقام اثبات به آن استناد کرده بود، به اهمیت خودشناسی ارجاع میدهد. وی با اصیل پنداشتن اینکه «تنها راه شناختن خویش، مشاهدۀ خود است» التفات ویژهای به تناسخ و یادآوری خاطرات دارد. اشو با برجستهسازی رنج و درد این حیات که نتیجۀ اساسی چرخههای مکرر زندگی است، به اهمیت امکان رهایی از رنج اذعان داشته و التفات به شادی و نشاط را ملاک این غلبه قلمداد کرده است؛ دوم) توئیچل با نظام هستیشناسانهای که ترسیم کرده است، راه رهایی از تناسخ را خروج از جهانهای روانی و ورود به جهانهای معنوی معرفی میکند، این خروج و ورود، تبعات متفاوتی دارند که مهمترین آنها رهایی از تناسخ است. در اندیشۀ اشو، رهایی از تناسخ تنها با اتحاد با برهمن و تحقق نیروانه محقق خواهد شد. در این مقاله درمییابیم که فارغ از وجوه اشتراک و افتراق، مسئلۀ تناسخ در اندیشۀ آن دو تا چه اندازه از اهمیت بنیادین برخوردار است.
The ideas of Paul Twitchell and Rajneesh Osho can be compared with each other in several ways. By the comparison of these ideas, we will achieve two similar points and also two different points. The two similar points are: First, both attached to the same sense of reincarnation and acknowledged the unilateral influence of Karma on the cycle of life; second, both of them acknowledged the importance of proof of reincarnation, relying on reminding theory and also their own spiritual experiences. The distinguishing or different aspects are also as following: first, they have two different approaches about reincarnation. It means that Twitchell highlights reminding theory and believes to the importance of self-knowledge. By emphasizing on this principle that "The only way to know yourself is to observe yourself" he has a special attention to reminding theory. On the contrary, Osho who has a particular attention to the pain which comes from repeated cycles of life believes that the more important thing is freedom from pain and Happiness is a criterion for the relief of pain. Second, Twitchell by drawing an ontological system believes that the way for salvation from reincarnation is to withdraw from the mental worlds and become informed with spiritual worlds. This kind of entrance and going out have different consequences, which freedom from reincarnation is the most important among them. On the other hand, Osho believes that the freedom of reincarnation will be achieved only by the realization of Nirvana and unifying with Brahman.
Machine summary:
اشو بـا برجسـته سـازي رنـج و درد اين حيات که نتيجۀ اساسي چرخه هاي مکرر زندگي است ، به اهميت امکان رهايي از رنج اذعان داشته و التفات بـه شادي و نشاط را ملاک اين غلبه قلمداد کرده است ؛ دوم ) توئيچل با نظام هستي شناسانه اي کـه ترسـيم کـرده اسـت ، راه رهايي از تناسخ را خروج از جهان هاي رواني و ورود به جهان هاي معنوي معرفي مي کند، ايـن خـروج و ورود، تبعـات متفاوتي دارند که مهم ترين آنها رهايي از تناسخ است .
اشو نيز مي گويد: يک انسان الي الابد دوباره و دوباره متولد مي شود (اشو، ١٣٨٢الف : ٤٦)، شخص در مرگ تنها بدنش را ترک مي کند و بلافاصله بدن ديگري را مي گيرد (اشـو، ١٣٨٢ب : ١٢٢)، مرگ سفسطه است ، نه تولد آغاز ماجراست و نه مرگ پايـان آن ؛ انسـان پـيش از تولـد وجود داشته و پس از مرگ نيز وجود خواهد داشت (اشو، ١٣٨٣الف : ٢٢)، قانون کارمه مـلاک زندگي هاي بعدي است (اشو، ١٣٨٠: ٦٣)، تنها آرزو بايد کسب آگاهي براي بيـرون رهيـدن از چرخۀ زندگي باشد؛ چرا که سفر زندگي را بارها و بارها طي کرده ايم (اشو، ١٣٨٢ب : ٨٢).
راه هاي اثبات تناسخ بر اساس انديشۀ توئيچل و اشو مي توان مدعي شد که آنها در مقام اثبـات تناسـخ ، بـه «تجربـۀ معنوي » و نظريۀ «يادآوري خاطرات » (cryptomnesia) استناد کرده اند.