Abstract:
بیتفاوتی اجتماعی با شاخصهایی مانند کنارهگیری مدنی و سهیم نشدن در مسائل و موضوعات زندگی اجتماعی، دلسردی، تفکیک عامدانه منافع شخصی از خواستههای عمومی و عام المنفعه، بیاعتنایی نسبت به رخدادهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تعریف میشود. پژوهش حاضر، موضوع بیتفاوتی را با روش پیمایشی در میان ساکنین بالای 18 سال دو منطقهی شهری(محلهی قزلقلعه –منطقهی 6 تهران) و روستایی(نظامآباد اسلامشهر) سنجیده است.
یافتههای پژوهش نشان میدهد بیتفاوتی اجتماعی بیش از آنکه به عوامل و متغیرهای فردی نسبت داده شود، تابعی از ادراکات و تفسیرهای اجتماعی افراد خاصه میزان اعتماد عمومی، رضایت اجتماعی، حس بیهنجاری در جامعه، تقدیرگرایی و احساس بیعدالتی بوده است. دراین میان، اثرگذاری متغیرهای «بیاعتمادی» در جامعهی شهری و «نارضایتی اجتماعی» در جامعهی روستایی بارزتر بوده است. به این معنا که افراد با بیتفاوتی بالاتر، در مقایسه با دیگران، جامعه را بیهنجارتر و قانونگریزتر دیدهاند. از سوی دیگر، هرچه میزان اعتماد ایشان به جامعه، سازمان ها و گروهها، بیشتر شده و از فرایندهای اجتماعی راضیتر بودهاند، نسبت به مسائل و رخدادهای اجتماعی نیز، حساسیت بیشتری داشتهاند. یعنی بیاعتمادی و نارضایتی خود به مثابه شاخصی همگرا با بیتفاوتی عمل کردهاند.
Machine summary:
تبیین جامعه شناختی عوامل مرتبط با بیتفاوتی اجتماعی 2 موسی عنبری١ ، سارا غلامیان ، تاریخ دریافت : ٩٤/١١/٢١ تاریخ پذیرش : ٩٥/١٢/١٥ چکیده بی تفاوتی اجتماعی با شاخص هایی مانند کناره گیری مدنی و سهیم نشدن در مسائل و موضوعات زندگی اجتماعی، دلسردی، تفکیک عامدانه منافع شخصی از خواسته های عمومی و عام المنفعه ، بی اعتنایی نسبت به رخدادهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تعریف میشود.
یافته های پژوهش نشان می دهد بیتفاوتی اجتماعی بیش از آنکه به عوامل و متغیرهای فردی نسبت داده شود، تابعی از ادراکات و تفسیرهای اجتماعی افراد خاصه میزان اعتماد عمومی، رضایت اجتماعی، حس بی هنجاری در جامعه ، تقدیرگرایی و احساس بیعدالتی بوده است .
جالب است که در این موارد، واکنش مردم به موضوع ، بیشتر نگاه کردن و زود گذشتن از کنار آن بوده است ؛ عدم تمرکز بر مسائل اجتماعی و سیاسی پیرامون خود و بیتفاوتی نسبت به مسائل عمومی جامعه از جمله مباحث مهمی است که در تحلیلهای سیاسـی-اجتمـاعی کشور مورد توجه محققان علوم اجتماعی قرار گرفته است .
در برخی نوشته ها، بیتفاوتی اجتماعی مترادف با عزلت گزینی، بی علاقگی و عدم مشارکت افراد در اشکال متعارف اجتماعی معنا شده و در تحلیل خود آن را مقابل علاقه اجتماعی، درگیری ١در فعالیت های اجتماعی، روان شناختی، و سیاسی قرار داده شده است (دث و الف ، ٢٠٠٠؛ نقل درصداقتی فرد،١٣٩٠: ١٠) واقعیت اینست که بی تفاوتی انواعی دارد و بر اساس دلیل علت های رخداد، میتوان آنها را تقسیم بندی نمود: اولین نوع آن بیتفاوتی دردنیای مدرن است .